آذری یا زبان باستان آذربایجان/واژه‌نامه

واژه‌نامه

از چند سال باز – از چند سال قبل تا حال

باز نمودن – بیان کردن

باهماد – جمعیت ، حزب

بنام – مشهور

چندان – آنقدر

چندین – اینقدر

چیرگی – تسلط ، غلبه

چیره – مسلط ، غالب

خستوان – (با زبر خا و پیش تا) مقر ، معترف

داوری – قضاوت

درآمدن – وارد شدن

دستاویز – بهانه

دیه – ده ، روستا

رویه – (همچون مویه) ظاهر ، صورت

نمودن – نشان دادن

کار؛ کارواژه – فعل