امیر خسرو دهلوی (انتخاب از مثنویات)/ای شهی مشرق شده چون آفتاب
ای شهی مشرق شده چون آفتاب | وز تو جهان در حد مغرب بتاب | |||||
گر همه بر ماه رسد افسرم | هم بتهی پای تو باشد سرم | |||||
رو تو چو خورشید زمشرق برای | من بسم ، اسکندر مغرب گشای | |||||
نا تو به مشرق بوی و من به غرب | حربه خورد هر که دراید به حرب | |||||
ور به ملاقات رهی رای تست | افسر من خدمتی پای تست |