انوری (غزلیات)/از بس که کشیدم از تو بیداد
از بس که کشیدم از تو بیداد | از دست تو آمدم به فریاد | |||||
فریاد از آن کنم که آمد | بر من ز تو ای نگار بیداد | |||||
داد از دل پر طمع چه دارم | بر خیر چرا کنم سر از داد | |||||
مردی چه طلب کنم ز آتش | نرمی چه طلب کنم ز پولاد | |||||
شادی ز دل منست غمگین | در عشق تو ای بت پریزاد | |||||
هرگز دل من مباد بیغم | گر تو به غم دل منی شاد | |||||
من جان و جهان به باد دادم | ای جان جهان ترا بقا باد |