انوری (غزلیات)/از عشقت ای شیرین صنم گرچه بر سر برمیزنم
از عشقت ای شیرین صنم گرچه بر سر برمیزنم | نه یار دیگر میکنم نه رای دیگر میزنم | |||||
تو شاه خوبانی و من تا روز بر رخسار خود | هر شب به دارالضرب غم بر نام تو زر میزنم | |||||
تا شد دلم آویخته در حلقهی زلفین تو | سر از هوای دلبران چون حلقه بر در میزنم | |||||
دل برد و دامن درکشید تا پایبند وصل تو | هرشب دو دست از هجر غم تا روز بر سر میزنم |