انوری (غزلیات)/از من ای جان روی پنهان میکنی
از من ای جان روی پنهان میکنی | تا جهان بر من چو زندان میکنی | |||||
آشکارا گشت رازم تا ز من | خندهی دزدیده پنهان میکنی | |||||
خون دلهای عزیزان ریختن | گرچه دشوارست آسان میکنی | |||||
زهره کی دارد به کردن هیچکس | آنچه تو از مکر و دستان میکنی | |||||
هرچه ممکن گردد از جور و جفا | با دل مسکین من آن میکنی |