انوری (غزلیات)/ای دل تو مرا به باد دادی
ای دل تو مرا به باد دادی | از بس که نمودی اوستادی | |||||
از دست تو در بلا فتادم | آخر تو کجا به من فتادی | |||||
چند از تو مرا نکوهش آخر | کم داغ به داغ برنهادی | |||||
آزرم ز پیش برگرفتی | خونابه ز چشم من گشادی | |||||
خود را و مرا به غم فکندی | نادیده هنوز هیچ شادی | |||||
غمخوار شدست جانم ای دل | از خوردن غم تو شادبادی |