انوری (غزلیات)/ای همه دلبری و زیبایی
ای همه دلبری و زیبایی | بر دلم هیچ مینبخشایی | |||||
دل مسکین فدای رنج تو باد | شاید اندی که تو برآسایی | |||||
ای سرم را ز دیده لایقتر | خونم از دیده چند پالایی | |||||
کارم از دست چرخ پرگرهست | چرخ را دستبرد ننمایی | |||||
گر بخواهی به حکم یک فرمان | گره هفت چرخ بگشایی | |||||
دل به تو دادم و دهم جان نیز | انوری را دگر چه فرمایی |