انوری (غزلیات)/ای پسر بردهی قلندر گیر
ای پسر بردهی قلندر گیر | پرده از روی کارها برگیر | |||||
کفر و اسلام کار کس نکند | آشیان زین دو شاخ برتر گیر | |||||
این دو معشوقهی دو قوم شدست | تو برو مذهب سه دیگر گیر | |||||
پای دربند آن و این چه کنی | خودسری باش و کار از سر گیر | |||||
رهبران تو رهزنان تواند | کم این مشتی احمق خر گیر | |||||
پیش کین رهبران رهت بزنند | راه بتخانهای آزر گیر |