انوری (غزلیات)/حسن تو عشق من افزون میکند
حسن تو عشق من افزون میکند | عشق او حالم دگرگون میکند | |||||
غمزهای از چشم خونخوارش مرا | زهره کرد آب و جگر خون میکند | |||||
خندهی آن لعل عیسی دم مرا | هر دمی از گریه قارون میکند | |||||
بر تنم یک موی ازو آزاد نیست | من ندانم تا چه افسون میکند | |||||
حسن او در نرد خوبی داو خواست | خطش اکنون داو افزون میکند |