انوری (غزلیات)/عاشقی چیست مبتلا بودن
عاشقی چیست مبتلا بودن | با غم و محنت آشنا بودن | |||||
سپر خنجر بلا گشتن | هدف ناوک قضا بودن | |||||
بند معشوق چون به بستت پای | از همه بندها جدا بودن | |||||
زیر بار بلای او همه عمر | چون سر زلف او دوتا بودن | |||||
آفتاب رخش چو رخ بنمود | پیش او ذرهی هوا بودن | |||||
به همه محنتی رضا دادن | وز همه دولتی جدا بودن | |||||
گر لگدکوب صد جفا باشی | همچنان بر سر وفا بودن | |||||
عشق اگر استخوانت آس کند | سنگ زیرین آسیا بودن |