انوری (غزلیات)/کارم ز غمت به جان رسیدست
کارم ز غمت به جان رسیدست | فریاد بر آسمان رسیدست | |||||
نتوان گلهی تو کرد اگرچه | از دل به سر زبان رسیدست | |||||
در عشق تو بر امید سودی | صد بار مرا زیان رسیدست | |||||
هرجا که رسم برابر من | اندوه تو در میان رسیدست | |||||
این آب ز فرق برگذشته است | وین کارد بر استخوان رسیدست |