انوری (مقطعات)/بزرگوارا دانی کز آفت نقرس

انوری (مقطعات) از انوری
(بزرگوارا دانی کز آفت نقرس)
  بزرگوارا دانی کز آفت نقرس ز هرچه ترشی من بنده می‌بپرهیزم  
  شراب خواستم و سرکه‌ای کهن دادی که گر خورم به قیامت مصوص برخیزم  
  شراب دار ندانم کجاست تا قدحی به گوش و بینی آن قلتبان فروریزم