| | | | | | |
|
مکرم مفصل سدیدالدین سپهر سروری |
|
ای کفت باغ امل را بهترین اردیبهشت |
|
|
آنچنان افزون ز روی مرتبت ز ابنای عصر |
|
کافتاب از ماه و چرخ از خاک و کعبه از کنشت |
|
|
دست قدرت صورت آدم همی کردی نگار |
|
ذکر اقبال تو بر اوراق گردون مینبشت |
|
|
نه که خود آدم به ذکر تو تقرب مینمود |
|
چون صور بخش هیولی خاک آدم میسرشت |
|
|
سرورا وقت ضرورت خاصه چون من بنده را |
|
بردن حاجت به نزدش چون کریمان نیست زشت |
|
|
چون ندارم آنچه با قارون فروشد در زمین |
|
در دلم آنست کانرا قبله کردن زرد هشت |
|
|
در چنین وقتی مرا چون بندهی امر توام |
|
از کف رادت که او جز تخم آزادی نکشت |
|
|
گر نباشد آنچه اسمعیل را زو بد خلاص |
|
زان بنگریزم که آدم را برون کرد از بهشت |
|
|
نیز مدح و غزل نخواهم گفت |
|
گرچه طبعم به شعر موی شکافت |
|
|
کانک معشوق بود پیر شدست |
|
وانک ممدوح بود فرمان یافت |
|