این برگ همسنجی شدهاست.
۳۲
ترانههای خیام
خوش باشیم، فردا را کسی ندیده. این تنها آرزوی زندگی است:
حالی خوش باش زانکه مقصود اینست. (۱۳۶) |
در مقابل حقایق محسوس و مادی یک حقیقت بزرگتر را خیام معتقد است، و آن وجود شر و بدی است که بر خیر و خوشی میچربد. گویا فکر جبری خیام بیشتر در اثر علم نجوم و فلسفهٔ مادی او پیدا شده. تأثیر تربیت علمی او روی نشو و نمای فلسفیش کاملا آشکار است. بعقیدهٔ خیام طبیعت کور و کر گردش خود را مداومت میدهد. آسمان تهی است و بفریاد کسی نمیرسد:
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل، | ||||||
چرخ از تو هزار بار بیچارهتر است! (۳۴) |
چرخ ناتوان و بیاراده است. اگر قدرت داشت خودش را از گردش باز میداشت:
در گردش خود اگر مرا دست بدی، | ||||||
خود را برهاندمی ز سرگردانی. (۳۳) |
بر طبق عقاید نجومی آن زمان خیام چرخ را محکوم میکند و احساس سخت قوانین تغییر ناپذیر اجرام فلکی را که در حرکت هستند مجسم مینماید. و این در نتیجهٔ مطالعهٔ دقیق ستارهها و قوانین منظم آنهاست که زندگی ما را در تحت تآثیر قوانین خشن گردش افلاک دانسته، ولی به قضا و قدر مذهبی اعتقاد نداشته