چون همیشه با راهزنی و دزدی و تاراج و کشتار بسر میبردهاند و چه بسا که راه حاجیان میزدهاند از اینجا نامشان همیشه در تاریخها دیده میشود. خود کلمه «خفاجه» با کلمه دزد هم معنی بوده که به فرهنگهای فارسی نیز درآمده.
در آخرهای قرن ششم هجری بنو خفاجه بر دو تیره بودهاند: یکی بنو کعب و دیگری بنو حزن این شگفت که خلیفه پاسبانی راهها را در عراق به اینان سپرده بوده گویا برای جلوگیری از تاختوتاز و تاراج و دزدی ایشان چاره جز آن ندیده بودند که راهها را به خود آنان بسپارند.[۱]
سپس گویا پیشوایان نیکوکار و خردمندی از میان کعبیان برخاستهاند و آنان را از آن زشتکاریها بازداشتهاند. زیرا در قرنهای دیرتر که ما این عشیره را درمییابیم از آن زشتکاریها دور میبینیم.
اما در آمدن کعبیان به خوزستان در اینباره نوشته آشکاری در دست نیست. آنچه ما از جستجو به دست آوردهایم این است که اینان در آغاز پادشاهی شاه عباس بزرگ در زمان حکمرانی افراسیاب پاشا دیری در بصره به خوزستان درآمدهاند. زیرا این یقین است که نخستین نشیمن کعبیان قبان و آبادیهای پیرامون آن بوده و به نوشته شیخ فتح اللّه کعبی قبان از شهرهایی است که افراسیاب پاشا برگشوده و از آن خود کرده بود چون کعبیان از هواداران و نیکخواهان افراسیاب پاشا و خاندان او بودهاند از روی همرفته این چند مطلب آن نتیجه به دست میآید که افراسیاب چون قبان را برگشوده کعبیان را که هواخواه و خود دستهای از سپاهیان او بودند بدانجا کوچانیده که هم اینان در یک
- ↑ برهان قاطع و دیگر فرهنگها دیده شود. سعدی در گلستان در داستان حج رفتن خود میگوید: «ناگاه دزدان خفاجه بر کاروان زدند و پاک بردند.»