بیانیه‌های جبهه ملی ایران (۱۳۸۹)

نظری به اندیشه های مصدق بمناسبت سالروز درگذشت او[۱]

ویرایش

چهاردهم اسفند ۸۹ مصادف با چهل و چهارمین سالروز درگذشت دکترمحمد مصدق رهبر فقید نهضت ملی ایران و بنیانگذار جبهه ملی است. مصدق تنها یک رهبر ملی و فراموش ناشدنی برای ملت ایران نیست. بلکه نام او برای ملت ایران به نمادی از آزادیخواهی، استقلال‌طلبی وعدالت‌جوئی این ملت تبدیل شده است‌. او درسراسر عمر پر بار وپر افتخارش هرگز به مردم دروغ نگفت. او در طول زندگی سیاسی خود در هر مقام و منصبی پاک و درست ومردمی باقیماند و هرگز اجازه سوء‌استفاده و تجاوز به اموال مردم را در قلمرو مدیریت خود به هیچکس نداد. اوبه «آزادی» بعنوان کلیدی اصلی برای گشودن درهای اعتلا و سعادت و خوشبختی به روی ملت ایران مینگریست و به آزادی نه در حرف و شعار و ادعا بلکه در عمل و کردار پایبند بود. او به « استقلال » عمیقا باور داشت و میدانست که تا بیگانگان در این کشور نفوذ دارند، جز غارت و چپاول ثروت‌های ملی و متحمل شدن حکومت‌های دیکتاتوری دست نشانده نصیبی نخواهیم داشت‌. و بهمین جهت با عوامل نفوذی و مزدور بیگانه در تمام مبارزات سیاسی خود بی‌امان در ستیز بود‌. او به «عدالت اجتماعی» به مثابه محور اصلی دوام و بقاء و اعتلای کشور اعتقاد داشت و بارها و در هر فرصتی صیانت از حقوق آحاد مردم به ویژه حقوق کارگران و کشاورزان و اقشار ضعیف جامعه را طلب مینمود.

اگرچه قدرت‌های استعماری و عوامل مزدور داخلی آنها با طراحی کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ راه را بر نهضت ملی ایران ورهبر بزرگ آن دکتر مصدق بستند و او را تا پایان عمر زندانی کردند‌، ولی اکنون چهل و چهار سال پس از درگذشت مصدق شاهد خیزش‌های گسترده در تمام کشورهای استعمار زده منطقه خاورمیانه علیه حکومت‌های دیکتاتوری سرکوب‌گر هستیم. قیام‌هائی که عموما آزادی، استقلال و عدالت یعنی همان اهداف مصدق را طلب میکنند.

جبهه ملی ایران به عنوان خانه سیاسی مصدق و انعکاس‌دهنده افکار واندیشه‌های آن بزرگ مرد به هموطنان عزیز وسایر ملل به پا خاسته منطقه تاکید مینماید که جز مطالبه آزادی واستقلال و عدالت اجتماعی راه درست دیگری پیش روی ما نیست. از نظر جبهه ملی ایران رعایت آزادی‌های اساسی مانند آزادی احزاب‌، آزادی اجتماعات، آزادی مطبوعات و آزادی انتخابات و داشتن استقلال که به معنی حفظ و صیانت از منافع ملی در مقابل منافع دیگران است و برقراری عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثروت وجدائی دین از حکومت واستقرار حاکمیت ملی مبتنی بر آراء مردم در نظام جمهوری محورهای اصلی برای تامین رفاه و سعادت ملت ایران میباشد.

تهران – جبهه ملی ایران

۱۴ /۱۲ / ۱۳۸۹

بازداشت های غیر قانونی وخود سرانه رامحکوم میکنیم[۲]

ویرایش

هموطنان عزیز

در روزهای اخیر شاهد موج جدیدی از بازداشت های غیرقانونی آزادیخواهان و دگراندیشان و فعالان سیاسی هستیم. از جمله بازداشت‌شدگان اخیر آقای مهندس کورش زعیم عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران می‌باشد که بدون علت در شامگاه روز پنجشنبه ۲۱ بهمن ماه از طرف نیروهای سرکوبگر در منزل خود بازداشت شده و به زندان منتقل گردیده است . و همچنین آقای پیمان عارف عضو سازمان دانش آموختگان جبهه ملی ایران هم جزو بازداشت‌شدگان می‌باشد. ما این بازداشت‌های خودسرانه و غیر‌قانونی را محکوم می‌کنیم و مصرا خواهان آزادی هرچه سریعتر کلیه زندانیان سیاسی از جمله آقایان مهندس کورش زعیم و پیمان عارف می‌باشیم.

تهران – هیئت رهبری و هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران

۲۴ /۱۱ /۱۳۸۹

سقوط ارزش پول ملی[۳]

ویرایش

اطلاعیه جبهه ملی ایران

هموطنان عزیز

در تاریخ ۷ /۱۱ /۸۹ اعلامیه‌ای تحت عنوان « سقوط ارزش پول ملی » و با امضای « شورای مرکزی جبهه ملی ایران » در برخی ازسایت‌های اینترنتی انتشار یافته ، که صرفنظر از محتوی و مفاد آن کاملا بدون اطلاع و تصویب شورای مرکزی بوده واز نظر جبهه ملی ایران جعلی می‌باشد و از درجه اعتبار ساقط است .

ضمنا به آگاهی می‌رساند که در جبهه ملی ایران دیگر نهادی به نام « دفتر مردم داری » که ارسال کننده آن اعلامیه بوده است وجود ندارد و از این پس انتشارات جبهه ملی ایران فقط به نام روابط عمومی هیئت اجرائیه جبهه ملی صورت می‌پذیرد .

تهران – رئیس شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی ایران

ادیب برومند

۷/ ۱۱ /۱۳۸۹

از فعالان جبهه ملی ایران در خارج درخواست میشود[۴]

ویرایش

به نام خداوند جان و خرد

بدین وسیله باتشکر از فعالان جبهه ملی ایران در خارج درخواست میشود نسبت به پرسش‌هائی که افراد مختلف درباره این جبهه طرح می‌کنند برطبق اساسنامه و منشور ، اهداف و اعتقادات جبهه ملی را برای آنان تشریح فرمایند. درضمن متذکر می‌گردد که جبهه نماینده خاصی در خارج ندارد .

رئیس شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی ایران

ادیب برومند

تاریخ : ۲۲/۱۰ / ۱۳۸۹

۱۲ژانویه ۲۰۱۱

دکتر ابراهیم یزدی و سایر زندانیان سیاسی را آزاد کنید[۵]

ویرایش

در ایران سالهاست آزادیهای فردی و اجتماعی پایمال شده و هجوم ماموران امنیتی به هر جمع و در هر مکان ناقض فاحش حقوق بشر است .

در هفته‌های گذشته آقای دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران درحالیکه برای شرکت در مجلس ترحیمی به شهر اصفهان رفته بودند، پس از پایان مجلس ختم ورفتن به منزل مسکونی توسط ماموران امنیتی که به خانه مذکور هجوم میبرند به اتهام واهی برگزاری نماز جماعت بدون مجوز بازداشت میشوند و چند نفر دیگر از همراهان ایشان هم که همگی از چهره های معتبر سیاسی هستند توسط ماموران زندانی میشوند. فردای آن روز همراهان ایشان آزاد ولی آقای دکتر یزدی را درحالیکه از بیماری‌های مهم ومتعدد رنج میبرند ودر آستانه هشتاد سالگی قرار دارند به زندان اوین انتقال میدهند که تا کنون هم در زندان اوین هستند .

جبهه ملی ایران به بازداشت غیر قانونی آقای دکتریزدی به شدت اعتراض دارد و حمله به اجتماعات و دستگیری افراد را نقض حقوق انسانی ملت ایران می‌داند.

ما خواستار آزادی فوری آقای دکتر ابراهیم یزدی و همه زندانیان عقیدتی وسیاسی هستیم.

تهران – جبهه ملی ایران

۱۰/۹/۱۳۸۹

ملت ایران هرگز قتل های زنجیره ای نفرت انگیز را از یاد نخواهد برد[۶]

ویرایش

درود به پروانه و داریوش فروهر، محمد مختاری وجعفرپوینده شهدای راه آزادی

دوازده سال ازآن جنایت هولناک گذشت . در شامگاه روز اول آذر۱۳۷۷ داریوش فروهر و همسر فداکارش پروانه رهبران حزب ملت ایران که از سال های دهه بیست و از زمان نوجوانی در راه آزادی و استقلال و در صفوف نهضت ملی ایران به رهبری مصدق بزرگ مبارزه کرده بودند در منزل مسکونی خود به دست عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به نحوی فجیع و با ضربات کارد به قتل رسیدند. در همان ایام محمد مختاری و جعفر پوینده دو نویسنده ای که به جز نوشتن کاری انجام نداده و به جز قلم سلاحی دردست نداشتند توسط همان عوامل ربوده شده و پس از به قتل رسیدن اجسادشان در بیابان ها رها گردید. با انتشار اخبار مربوط به این قتل ها،جوی پر از التهاب و انزجار و تنفر جامعه را فراگرفت و این قتل ها که تعداد واقعی آنها هیچگاه مشخص نگردید به عنوان قتل های سیاسی زنجیره ای معروف گردید. سرانجام در تاریخ ۱۵ دیماه ۱۳۷۷ وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با صدور بیانیه ای رسمی اعلام کرد که این قتل ها توسط عناصری خودسر از آن وزارت خانه صورت گرفته است وآقای سید محمد خاتمی رئیس جمهور وقت آنها را قتل های نفرت انگیز نامید و قول داد که این محفل خودسر را که چون غده ای سرطانی در پیکر وزارت اطلاعات جای گرفته است جراحی نماید. بدنبال آن افشاگری عده ای ازاعضای وزارت اطلاعات ازجمله سعید امامی معاون آن وزارت خانه بازداشت شدند، ولی محاکمات آنها روال صحیحی را نپیمود وگفته شد که متهم ردیف اول پرونده که همان سعید امامی بود خودکشی نموده وازمیان رفته است و ظاهرا” همه سرنخ ها که به او منتهی می گردید کور گردید. شگفت انگیز آنکه وکیل خانواده های قربانیان قتل های زنجیره ای آقای دکتر زرافشان نیز به جرم دفاع از حقوق موکلان خود به زندان افتاد. در اولین سالگر دقتل های پاییز ۷۷ حادثه حمله به کوی دانشگاه تهران توام با ضرب و جرح و قتل دانشجویان همراه با تخریب و به آتش گشیده شدن خوابگاه آنان اتفاق افتاد و آقای سید محمد خاتمی رئیس جمهور اظهار نمود که « می دانستم افشا کردن قتل های زنجیره ای تاوان سنگینی به دنبال دارد». در محاکمه عاملان قتلهای زنجیره ای هیچگاه از آمران و طراحان اصلی نامی برده نشد و فقط چند عامل خودفروخته که اجرای قتلها را به عهده داشتند به قصاص محکوم شدند ولی خانواده های قربانیان قتل های زنجیره ای با روشن بینی از درخواست قصاص در مورد آنها امتناع کردند زیرا که آمران و فرماندهان را مجرمین واقعی و اصلی میدانستند نه مجریان رده های پایین که برای امرار معاش جز اجرای دستورات مافوق چاره ای برای خود ندیده اند .

ملت ایران مانند همه ملل جهان با پرداخت مالیات و با گذاشتن منابع ملی خود در اختیار حکومت و با شرکت در تشکیل نیروهای نظامی و انتظامی در خدمت حکومت قرار گرفته تا حکومت هم از امنیت مالی و جانی شهروندان و تمامیت ارضی کشورش دفاع نماید نه آنکه نیروهائی که با استفاده از منابع مالی این مرز و بوم ارتزاق میکنند و وظیفه حفظ امنیت مالی و جانی مردم را بر عهده دارند با تمام امکاناتی که از این مردم گرفته اند توطئه قتل بهترین فرزندان همین مردم را بچینند و ماجرای آن قتل های زنجیره ای نفرت انگیز را رقم بزنند . در این سالها حاکمیت کوشیده است تا داستان آن قتلهای فجیع را با آن محاکمات نمایشی و قلابی پایان یافته قلمداد نماید و حتی برای آنکه آن حوادث شنیع بدست فراموشی سپرده شود از برگزاری مراسم سالگرد آن شهیدان سرافراز راه آزادی و استقلال ایران جلوگیری مینماید ولی از نظر ملت ایران پرونده قتل های زنجیره ای هیچگاه بسته نشده و روزی مجرمین اصلی آن قتل های ناجوانمردانه و نفرت انگیز باید پاسخ گوی اعمال جنایتکارانه خود باشند .

تهران – جبهه ملی ایران

۳۰/۸/۸۹

نامه سرگشاده به اعضای محترم شورای مرکزی جبهه ملی ایران[۷]

ویرایش

همه شما پیروان راه مصدق بزرگ به خوبی آگاهید که آن بزرگ مرد تاریخ ، ترقی و پیشرفت این مرزو بوم و رفاه و سعادت این ملت را به درستی در گرو بدست آوردن آزادی های اساسی و استقرار حاکمیت ملی و استقلال میدانست و از آنجا که دموکراسی و حاکمیت ملی جز در سایه احزاب و جمعیت ها شکل نمیگیرد نسبت به تشکیل جبهه ملی ایران اقدام نمود . جبهه ملی ایران از آغاز بنیانگذاری آن در آبانماه ۱۳۲۸ از لحاظ سازمانی از یک شورای مرکزی تشکیل گردید و این شورای مرکزی بعنوان اولین نهاد جبهه ملی بود که بر طبق اساسنامه تنظیم شده از بین خود گروهی را بعنوان هیئت اجرائیه انتخاب نموده و اداره امور جبهه ملی اعم از برنامه های سیاسی و امور تشکیلاتی و غیره را به آنان واگذار کرد و این روال سال ها در سازمان جبهه ملی ایران ادامه یافت . در کنگره سال ۱۳۴۱ یکی از شخصیتهای مورد احترام جبهه ملی پیشنهاد نمود که شورای مرکزی علاوه بر هیئت اجرائیه هیئت دیگری نیز تحت نام هیئت رهبری برای تعیین خط مشی سیاسی برگزیند که این پیشنهاد توسط اکثریت قاطع حاضران در کنگره پذیرفته نشد و پیشینیان هوشمند و آینده نگر ما با این استدلال که انتخاب دو هیئت مدیره برای اداره امور جبهه ملی ممکن است موجب دوگانگی گردیده و سبب اختلال در کارها بشود آن پیشنهاد را رد کردند .

در جریان انقلاب سال ۵۷ برخی رسانه های همگانی از رئیس هیئت اجرائیه وقت بعنوان « دبیر کل » جبهه ملی نام بردند در حالیکه چنین سمتی نه تنها در جبهه ملی سابقه ای نداشت بلکه در اساسنامه هم چنین سمتی مطرح نگردیده بود لذا اندکی بعد از انقلاب و در اوایل سال ۱۳۵۸ به مقتضای زمان و بخاطر نشان دادن اینکه سمتی بعنوان « دبیر کل » در جبهه ملی وجود ندارد مسئله تشکیل هیئت رهبری به جای پست دبیر کلی مطرح و در شورای مرکزی به تصویب رسید . در آن هنگام آقایان دکتر کریم سنجابی ، ادیب برومند ، اصغر پارسا ، علی اردلان و دکتر یوسف جلالی موسوی بعنوان اعضای هیئت رهبری انتخاب گردیدند و در کنار هیئت رهبری پنج نفره یک هیئت اجرائیه هفت نفره متشکل از آقایان دکتر مهدی آذر ، دکتر مسعود حجازی ، دکتر پرویز ورجاوند ، حاج قاسم لباسچی، مهدی غضنفری ، علی اکبر محمودیان و اینجانب دکتر حسین موسویان انتخاب شد و این دو هیئت مشترکا سکان اداره امور جبهه ملی را بدست گرفتند . در آن زمان بین این دو هیئت تفاهم و همکاری کامل برقرار بود و تمام امور جبهه ملی اعم از مسائل درون سازمانی و یا موضع گیری ها و اظهار نظرهای سیاسی با بحث و گفتگو بین تمام اعضای دو هیئت و اجماع نظر آنان و در جلسه مشترک حل و فصل میشد در نتیجه در آن دوره نه تنها عوارض دوگانگی در اداره امور سازمان خود را نشان نداد بلکه جبهه ملی یکی از دوره های درخشان و افتخارآمیز مبارزات سیاسی با وقار خود را به ثبت تاریخ رسانید.

در آن دوران روزنامه رسمی پیام جبهه ملی تریبون رفیع بیان خواسته ها و انتظارات ملت ایران گردید و ما توانستیم ۷۷ شماره از آن روزنامه را علیرغم همه محدودیت ها و کارشکنی های حاکمیت منتشر نماییم . در آن دوران باشگاه جبهه ملی در خیابان سیمتری کارگر میعادگاه هزاران نفر از میهن دوستان و آزادیخواهان گردید . توجه و اقبال روزافزون ملت ایران به جبهه ملی سبب گردید که حاکمیت جمهوری اسلامی حضور جبهه ملی را در صحنه برنتابد و تصمیم به سرکوب و متوقف کردن سازمان ما بگیرد و این تصمیم در روز ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ با یورش سنگین حاکمیت و بهره گیری از حربه ارتداد علیه جبهه ملی به اجرا گذاشته شد . البته چند ماه قبل از این یورش محل باشگاه جبهه ملی توسط عوامل حکومت اشغال گردیده بود ولی از روز ۲۵ خرداد روزنامه پیام جبهه ملی رسما توقیف گردید و تمام اعضای هیئت رهبری و هیئت اجرائیه ناگزیر شدند برای مدت های مدید به زندگی مخفی روی آورند . ضمن اینکه برخی از آنها جلای وطننمودند و برخی از آنها نیز در مخفیگاه خود شناسایی شده و به زندان افتادند ولی خوشبختانه تشکیلات جبهه ملی نه به صورت گسترده و کامل بلکه بصورت محدود حفظ شده و به کار خود ادامه داد . در تابستان سال ۶۴ اعضای باقیمانده شورای مرکزی در جلسه ای که به دعوت آقای دانشپور نایب رئیس شورا و در منزل آقای حسین شاه حسینی تشکیل گردید گرد هم آمدند و پس از بحث و گفتگوی طولانی به این جمع بندی رسیدند که جبهه ملی در آن شرایط که کشور درگیر جنگ گسترده با دشمن تجاوزگر خارجی است باید فقط به کار تشکیلاتی خود ادامه دهد و تا پایان یافتن جنگ برای شروع کار سیاسی منتظر بماند . در سال ۷۱ بادعوت آقای ادیب برومند اعضای شورای مرکزی جلسات منظم خود را از سر گرفتند . شورا به عنوان نخستین اقدام یک هیئت مرکب از شش نفر را جهت اداره امور جاری و اتخاذ تصیمات سیاسی انتخاب نمود این شش نفر عبارت بودند از آقایان ادیب برومند و علی اردلان از هیئت رهبری قبلی ، دکتر ورجاوند و دکتر موسویان از هیئت اجرائیه قبلی ، حسین شاه حسینی و حسن لباسچی از اعضای شورای مرکزی . این هیئت به مدت چند سال جبهه ملی را از جهات سیاسی و تشکیلاتی و انتشاراتی اداره نمود . بعدا آقایان دکتر مسعود حجازی ، غلامرضا رحیم و مهندس نظام الدین موحد و دکتر خسرو سعیدی نیز به این جمع افزوده شدند ولی این عده همچنان بصورت هماهنگ و یک هیئت واحد عمل میکردند و اختلالی در امور مشاهده نمیشد . در پلنوم سال ۱۳۸۲ شورای مرکزی جدید مرکب از ۳۶ نفر انتخاب گردید و این شورای جدید با چند ماه تاخیر دو هیئت مجزا بعنوان هیئت رهبری و هیئت اجرائیه انتخاب کرد و اینجانب که مسئولیت هیئت اجرائیه و مسئولیت تشکیلات را به عهده داشتم از همان آغاز کار دو هیئت متوجه آثار و علائم دوگانگی و ناهمسوئی بین دو هیئت گردیدم . این عدم هماهنگی به ویژه پس از آخرین تجدید انتخابات با شدت بیشتر و روز افزونی بروز کرد . لذا در سال ۸۵ اینجانب به اتفاق کلیه اعضای هیئت اجرائیه باضافه هفت نفر دیگر از اعضای شورای مرکزی یعنی جمعا ۱۴ نفر طی نامه ای که به رئیس شورای مرکزی نوشتیم وبا اشاره به عوارض ناشی از مدیریت دوگانه که اکنون بروز کرده است به شورای مرکزی پیشنهاد نمودیم که برای جلوگیری از این اختلالات تشکیلاتی که مورد سوء استفاده و دامن زده شدن بوسیله برخی افراد نیز قرار میگیرد ضروریست که شورا نسبت به اصلاح این ساختار اقدام نماید و برای مدیریت تشکیلاتی و سیاسی جبهه ملی تنها یک هیئت تحت هر نامی که مقتضی میداند و با هر تعداد نفرات که مصلحت میباشد انتخاب نماید. متاسفانه به آن پیشنهاد در آن زمان در شورا توجه چندانی نشد و آن ساختار با تنش زائیهای اجتناب ناپذیرش همچنان ادامه یافت . چون شما اعضای محترم شورای مرکزی جبهه ملی از مسائل ناخوشایندی که به ویژه در دو سال اخیر در درون سازمان روی داد و در برخی رسانه ها هم منتشر گردید کم و بیش آگاهی دارید بنده به موارد و مصادیق این تنش ها که منشاء و ریشه همه آنها در ساختار دو هیئتی است وارد نمیشوم و فقط به این نکته بدیهی اشاره میکنم که هیئت اجرائیه که در سیاست گذاری و اخذ تصمیمات هیئت رهبری و یا در بی تصمیمی های آن دخالت و مشارکتی نداشته و در حالیکه خود نسبت به این سیاست ها و تصمیمات توجیه نشده است و حتی در برخی موارد به آنها انتقاد و اعتراض نیز داشته است چگونه میتواند این عملکردها را به سایر اعضای تشکیلات ابلاغ و به دنبال توجیه کردن آنان باشد ؟ جالب تر آنکه همین هیئت اجرائیه به موجب بند ششم ماده بیست و هشتم اساسنامه باید جوابگوی آن تصمیمات که در اتخاذ آنها دخالتی نداشته در مراجع قضائی نیز باشد .در هر حال حوادث یک سال اخیر کشور نشان داده است که دسترسی به آزادیهای اساسی و تحقق حاکمیت ملی چندان سهل الوصول نیست و سازمانی که بدست آوردن آزادیها و رعایت حقوق بشر و استقرار حاکمیت ملی را در سرلوحه اهداف خود قرار داده است باید نقاط ضعف ساختار تشکیلاتی خود را بر طرف نماید باید هر روزنه ای را که ممکن است مورد نفوذ و سوء استفاده و صدمه زدن به وحدت تشکیلاتی واقع شود ببندد. بویژه در اوضاع فعلی که معادلات سیاسی جهان نسبت به منطقه و ایران دچار تغییرات محسوسی گردیده و در داخل حاکمیت جمهوری اسلامی نیز تحولات غیر قابل انکاری روی داده است اصلاح ساختار جبهه ملی ایران و متناسب نمودن آن با شرایط جدید ضرورتی حتمی بنظر میرسد .

وحدت و یک پارچگی هدایت کنندگان جبهه ملی و اقدامات منضبط و منطبق با اصول و موازین تشکیلاتی آنان است که میتواند شان و حیثیت جبهه ملی را محفوظ داشته و این سازمان را در جهت حفظ منافع ملی و ایفای نقش تاریخی خود توانائی بخشد .

اقدام نسبت به اصلاح ساختار سازمان جبهه ملی ایران به عهده شما اعضای شورای مرکزی است . فراموش نکنید که شما روی صندلی دکتر محمد مصدق و اللهیار صالح و دکتر حسین فاطمی و بسیاری از بزرگان دیگر نشسته اید و وظیفه دارید که شرافتمندانه در حفظ و حراست از اعتبار جبهه ملی و اهداف مقدس آن بکوشید و به یاد داشته باشید که این پیشنهاد مصلحانه با بررسی و مطالعه دقیق و از طرف فردی دردآشنا ارائه میشود که بیش از پنجاه سال در جبهه ملی فعال بوده و سی و یکسال است که در هیئت اجرائیه های مختلف جبهه ملی حضور داشته است .

با آرزوی پیروزی ملت بزرگ ایران

۷/۳/۸۹

رئیس هیئت اجرائیه و مسئول تشکیلات

دکتر حسین موسویان

سازمانهای جبهه ملی ایران خارج ازکشور[۸]

ویرایش

برپا داشتن مراسم گرامیداشت بنیانگذار جبهه ملی ایران دکترمحمد مصدق را در سالروز تولد آن بزرگمرد در شهرهای مختلف به شما پیروان راه مصدق تبریک عرض میکنم.

دکترمصدق به حق آموزگار بزرگ استقلال طلبی و دموکراسی خواهی وعدالت گرائی ملت ایران نه درحرف و شعار بلکه درعمل وکردار است. و هر روز که میگذرد ارزش واعتبار مکتبی که او بنیاد نهاد برای ملت ایران بیشتر و بیشتر آشکار میگردد. و هرروز که میگذرد توده های گسترده تری از نسل جوان ایران به این واقعیت میرسند که راه تعالی وپیشرفت ابن کشور و راه سعادت و رفاه ملت ایران همانا راهیست که مصدق پیش پای این ملت نهاد وآن طریق جز کسب آزادی واستقلال واستقرار حاکمیت ملی طریقی نیست.

۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹

تهران – دکتر حسین موسویان

پیام های نوروزی از جبهه ملی ایران ۱۳۸۹ [۹]

ویرایش

بنام خداوند جان و خرد

خجسته جشن باستانی نوروز را که یادمانی از روزگاران بلندپایگی و سرافرازی نیاکان با فر و شکوه ما و یادگار بلندآوازگی ایران بزرگ است، به هم میهنان و همزبانان گرامی شادباش میگویم و امیدوارم در سایه بنده نوازی پروردگار سال نو گشاینده درهای پیروزی برای همه هم میهنان و آزادگان جهان باشد.

ادیب برومند

نورور ۱۳۸۹

منابع

ویرایش

بیانیه‌های جبهه ملی ایران - تارنمای رسمی جبهه ملی ایران

  این اثر توسط پدیدآور آن، جبهه ملی ایران، به مالکیت عمومی درآمده است. این مربوط به تمام جهان است.
در برخی از کشورها ممکن است به صورت قانونی این امکان‌پذیر نباشد؛ اگر چنین است:
جبهه ملی ایران به هر کسی اجازهٔ استفاده از این اثر برای هر مقصودی، بدون هیچ‌گونه شرایطی، را می‌دهد تا وقتی که این شرایط توسط قانون مستلزم نشده باشند.