بیانیه‌های جبهه ملی ایران (۱۳۹۱)

محکومیت ادعاهای واهی امارات درباره جزایر سه گانه[۱]

ویرایش

به نام خداوندجان وخرد

بر آشنایان تاریخ و نقشه های ترسیمی قدیم پوشیده نیست که شیخ نشین های خلیج فارس که اکنون به نام «امارات» شناخته می شونداز عهد داریوش کبیر جزوی از سرزمین ایران و فرمان پذیر شاهان این کشور بوده اند. از اواخر دوران قاجار، سیاست تجاوزگراستعماری به اراضی شیخ نشین ها مانند بسیاری از نقاط جهان دست اندازی کرده وباعنوان حمایت از خودمختاری آنها شیخ یا امیری را برای هریک از نواحی اطراف تعیین کرده و موجب قطع روابط آنها با ایران شده است .

این سیاست پس از سالها سوء استفاده و بهره برداری از مخازن زیرزمینی این شیخ نشین ها سرانجام تصمیم به عمران وسامان بخشی آن نواحی گرفته است وشیخ یا امیری را بظاهر مستقل قلمداد کرده به آنها زیرعنوان « اتحادامارات » موقعیت کشوری بخشیده است . این امارات اکنون به اتکای همان سیاست استعماری پا را از گلیم خود فراتر کشیده و ابوموسی ودو جزیره دیگر را که سال های متمادی درمالکیت ایران بوده ، از آن خویش پنداشته واجازه جسارت در ادعای مالکیت آنها را با پرروئی وگزافه اندیشی بخود داده اند. این اظهارات بی پایه که هرچندگاه از حلقوم بیگانه پناهان بیرون می آیدموجب خشم شدید ملت غیورایران گردیده وبرای رویاروئی با امارات ازجان ودل اعلام آمادگی کرده اند .

جبهه ملی ایران که همواره نگهبانی و حفظ تمامیت خاک ایران را نخستین اصل برنامه سیاسی خود قرارداده وآماده جانفشانی درین راه مقدس است ، اکنون هم آهنگ با هم میهنان وطنخواه خود با بانگ بلند ادعاهای واهی امارات را درباره جزایرسه گانه بشدت محکوم میکند ومهیای ستیزه گری در باره حفظ تمامیت کشور است.

تهران – ۳۰ فروردینماه ۱۳۹۱

ادیـب بـرومـند

سازمان های جبهه ملی ایران درخارج ازکشور (جلسه سراسری ۱۳۹۱)[۲]

ویرایش

به نام خداوند جان و خرد

هم اندیشگان محترم ، از قراری که آگاهی یافته ام درصدد تدارک جشنی فرخنده به مناسبت سالروز ولادت روانشاد دکترمحمدمصدق بنیانگذار جبهه ملی ورهبرنهضت ملی ایران هستید.باعرض تشکراز این حق گذاری شایسته امیدوارم باتوجه به حیثیت وآبرو ونام درخشان جبهه ملی وشان والای دکترمحمدمصدق دراین اقدام وطنخواهانه با توفیق یزدانی قرین وهمراه باشید .

تهران – ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۱

ادیـب بـرومـنـد

گردهمائی ارجمند سالروز تولد مصدق[۳]

ویرایش

برای اینجانب موجب نهایت مباهات و سرافرازیست که سالروز تولددکترمحمدمصدق را حضور شمایاران گرانقدر واعضای محترم سازمان های جبهه ملی ایران درخارج ازکشور تبریک عرض نمایم.

به باور من کلمه « مصدق » امروز برای ایرانیان تنها یک نام برای آن بزرگ مرد تاریخ نیست،بلکه کلمه « مصدق » همچون واژه نمادینی است که آزادی،استقلال وعدالت را به اذهان مردم ایران متبادر مینماید. ولذا ارج گذاشتن به مصدق وبزرگداشت زادروز او به منزله تجلیل از آزادی واستقلال وعدالت است . آزادی واستقلال وعدالت همان آرمانهائی است که ملت ایران بیش از یک قرن است برای دستیابی به آنها تلاش میکند. ودریغا که جز در برهه هائی کوتاه هیچگاه به آنها دست نیافته است . ۲۹ اردیبهشت سالروز تولدمصدق گرامی باد.

تهران – ۲۹ /۲ /۱۳۹۱

حسین موسویان

سی ام تیرماه ۱۳۳۱[۴]

ویرایش

به نام خداوندجان وخرد

هموطنان ارجمند،

هرچندممکن است چندصباحی غصب قدرت، برحق وحقوق انبوه مردم چیره گردد اما چه کسی درخاطره ی تاریخ زورمندانی را سراغ داردکه برای مدتی دراز توانسته باشندبا بکارگیری زور، سلطه ی خود را دوام بخشندو باسمند استکبار درمیدان خودکامگی ترکتازی کنند. آنچه درگردش روزگار مهر اثبات خورده آن است که خداوند پشتیبان جماعت است وآنانکه به نیروی خود می نازند وبر خیل جماعت می تازند از آزمون های تاریخ درس عبرت نیاموخته اند.

روزسی ام تیرماه ۱۳۳۱ یکی از روزهای عبرت خیزتاریخ معاصراست که خواست جماعت بر قدرت پادشاهی پیروزمیگردد وبانگ رعدآسای خلایق صدای توپ وتفنگ رابه خاموشی می کشاند.

ملت ایران در روزسی ام تیرنشان داد که مردمی که با عزم متین واراده ای آهنین برای پاس عقیده ی خود و وفاداری نسبت به رهبرمحبوب خویش «مصدق» و با فراخوانی فراکسیون جبهه ملی ایران درمجلس ، به خیابان ها ومیدان بهارستان می آیند دربرابر گلوله های سرهنگان شاه سینه سپرمی کنند وازکشته شدن باک ندارند.

اینان همان جانبازانی هستندکه درحال جان باختن باخون خودبر روی زمین می نویسند «یا مرگ یامصدق» ومسلم است چنان خونی که باچنین ایمانی بر در ودیوار نقش بندد هرگزسترده نخواهد شد.

آن روز نه تنها تهران چندین شهید داد که تمامی کشوردر توفان پرجوش وخروشی بی سابقه قرار گرفت وبرخی ازشهرها نیز چندین زخمی وبعضی کشته دادند چنان که اگرشاه درعزل نخست وزیرمستکبر خود تاخیر کرده بودانقلابی تمام عیار ، کشوررا دربر می گرفت .

جای شگفتی ست که سیاستمداری کهن سال چون«احمدقوام» که چندین بارشاه را آزموده بود درآن روزهای حادثه خیز فرمان نخست وزیری را با شوق وذوق می پذیرد وباصدور اعلامیه ی خشونت باری برخلاف سیاست ، مصدق را درعین اقرار به پایداری اش بی تدبیر میخواند ومخالفان خود را به برپائی دادگاههای انقلابی تهدید میکندولی چون پس ازاعلامیه ی خودبه کاخ رئیس الوزرائی میرود ومتکبرانه برمسندخودتکیه می زندوبیخبرانه غوغای مردم وصدای رگبارتیر وفریادهای مرگ برقوام رامیشنود ناچارمیشود خودرا لعنت کندودشنام دهد که برای چندمین باررودست شاه را خورده است. آنگاه در می یابد که بی تدبیر خود اوست نه مصدق . واما شاه، شبانگاه درحال اضطراب مصدق رااحضار میکند وبا دست لرزان آستینش راگرفته پای میز خود می برد ومی پرسدمن چکنم وبرای من چه میشود؟

مصدق برای دلداری اوموضوع سوگند خود به قانون اساسی را عنوان می کندوازترسش می کاهد .

باری جبهه ملی ایران باخلوص قلب به روان پاک شهیدان سی ام تیر درود می فرستد وبه خودکامگان حاکم جهان پیام میدهد که حلقه های فشاررانسبت به ملت خود هر روز سست ترکنند وبترسنداز روزهایی مانندروز سی ام تیرکه درسال ۱۳۳۱ درکشورما رخ داد.

آزاده از گــــذ شت زمـــا ن یـــافت اعتـبـار زآن پـــیـــشتر ، ادیـــب کـه او را زمـــان گذشت

ادیب بـــرومند- رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران

تهران – ۲۹ تیرماه ۱۳۹۱

درود بر چهاردهم مرداد[۵]

ویرایش

هم میهنان ارجمند ، در تاریخ هر قوم وملت روزهای خجسته فالی طلوع کرده است که سرنوشت ساز بوده ودر تکوین به زیستن ورها شدن آن قوم وملت از بدبختی ها وگرفتاری ها نقش بسزایی را ایفا کرده است .

درتاریخ کشورما ، یکی از روزهای فرخنده و شادی بخش روزچهاردهم مرداد است که درین روز چالشهای پی گیر وجنگهای خونین جمعی از جان گذشته،درپیشتازی وزدوخورد قهرمانانه برای طرد استبداد وبه دست آوردن آزادی به ثمر رسیده است .

درین روز مبارک ، پس از سده های متوالی، گریبان آسیب دیدگان ماتمزده از چنگ بیدادگران و جیره خواران استبداد به در آمده وعوامل آزاردهنده ی آنها پایء فرمودآزادی طلبان ودستخوش انتقام مظلومان وشکنجه شدگان گردیده اند .

ره آورد این روز پیروزی نهضت مشروطیت است که دوزخ استبداد وخودکامگی را به همت آبیاران آزادی بخش،خرم و معتدل ساخت وهدفهای پیشرفت وترقی رابرای ملتی زجردیده وواپس مانده نمایان کرد .

اگرکسی باتاریخ عمومی ایران سروکارنداشته وتنهابا شیوه حکومتگری درواپسین روزهای دوره ی قاجارآشناباشد پی می بردکه چه مایه انحطاط وفرومایگی براثرحکومتهای جبار دراین سرزمین حکمفرما بوده وچه اندازه ظلم وآزار وجور وکشتارازسوی شاه گرفته تاحاکمان شهرها و روستاها رواج داشته است بدان گونه که مردم پریشان روزگار به جان ومال وناموس خود درامان نبوده اند. افزون بر این فقر وبیماری وقحطی وآشوبگریهای محلی وبسیاری ازدردهای درمان ناپذیرجسمی وروحی روزگار مردم رابه تباهی میکشانده است . نهضت مشروطیت بودکه به سان یک مائده ی آسمانی برقحطی زدگان آزادی و آسایش فرود آمد ودلاوری غیرت مندان وطن بود که درخت کهنسال بیدادگری را ازریشه برافکندونهال آزادی رابرجایش نشاند . انقلاب مشروطه سرآغازپیشرفتهای آرمانی مردم برای درک تجدد وترقی بود واگرچه این نهضت درمسیرخود دچارفترت گردید اما غیراز آزادی پاره ای ازهدفهای ترقیخواهانه اش درپرده کتمان نماند . هرچندمطلوب وآماج مشروطیت طرد حکومت فردی وسلطنت استبدادی بوداما آنچه ازمفهوم آن برداشت می شودو درهرگونه حکومتی ازجمله جمهوری صادق است تامین دموکراسی و اصلاحات مملکتی وصداقت گفتاروکردار واتخاذ سیاستهای بخردانه براساس منافع ملی ست .

جبهه ملی ایران که بنیان گذار نهضت ملی درملی شدن صنعت نفت وریشه کن کردن استعمار ودنباله گیرنهضت مشروطیت است بافرستادن درودبه روان پاک پیشروان وقهرمانان وشهیدان این جنبش ، روزچهاردهم مرداد را گرامی می دارد وآرمانهای ملت رادرجهت استقرارآزادی ودموکراسی وپیروی ازسیاستهای مدبرانه وتامین رفاه عمومی ومبارزه با بیدادگری از درگاه خداوند یکتا آرزو می کند .

تهران- ۱۴ مرداد۱۳۹۱

ادیب بـرومـند- رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایــران

ننگ ونفرین بربیست وهشتم مرداد[۶]

ویرایش

به نام خداوندجان وخرد

برخی ازرویدادهای دردناک رافاجعه می نامند وازجمله کودتایبیست هشتم مرداد۱۳۳۲ یکی ازآن فجایع است،فاجعه ای جبران ناپذیرکه هرچندپاره ای ازکسان می خواهند آنرابه دست فراموشی سپارند اما داوری تاریخ ووجدان های بیدارمانع ازآن است که این قصه پرغصه واین فاجعه ی دلخراش به طاق نسیان گذاشته شود.

روز۲۸ مرداد روزیست که همچون زلزله ای دهشتناک وهول انگیزکاخ پرشکوه آمال ملی رادرهم ریخت و ویران کرد واین ویرانگری به گونه ای بنیادی بود که هرگز ترمیم نشد وسالهای دراز باید بگذرد تا به دست آبادگرانی میهن پرست قسمتی از آن بازسازی شود .

ملتی که مدت یکصدوپنجاه سال بزرگترین لطمات وکاری ترین ضربات رااز امپراتوری بریطانیا خورده وسخت ترین آسیب هارا ازین استعمارگربی رحم تحمل کرده بود ، ملتی که چندین قسمت بزرگ از ایران پهناورش با نیرنگ این دسیسه باز زورگوی سیاست ، جداشده وفرزندان ازمادرجداگردیده اش همه درگرداب بدبختی فرو افتاده بودند ، ملتی که زهرتعدیات سیاست استعماری در رگ وریشه ی پیکرش وارد شده،حیات ملی اورابه نابودی تهدید می کرد ، چنین ملتی که ازدست چنان کشوری، داغ بر دل وجان برلب می زیست،منتظر آن بودکه دستی ازغیب برون آید ومرهمی بردل چاکچاکش گذارد . خوشبختانه به یاری پروردگار،این دست از آستین رادمردی توانا و رشیدبیرون آمده برسینه ی نامحرم زد وداغ کهنه هم میهنان همدرد را التیام بخشید.این دست ، دست دکترمحمدمصدق بود که ریشه ی درخت سیاست استعماری را ازین بوم وبر برکندومنابع ثروت ملی را از چنگ بیگانگان بدرآورد .

دکترمصدق که ازشورای مرکزی جبهه ملی ایران القای فکرملی شدن صنعت نفت رابه گوش گرفته وبرای رهبری نهضتی دیرپای،دامن همت به کمربسته بود ازنخستین روز زمامداری خودباکارشکنی های سخت وگوناگون بیگانگان از چپ وراست وعوامل داخلی آنها روبرو بود ولی با ایستادگی وپافشاری مردانه همه ی دسیسه های آشنا وبیگانه رایکی پس ازدیگری پشت سرگذاشت ودشمن کهنه کارخودرابه پذیرش ملی شدن صنعت نفت وانحلال شرکت سابق واداشت .

درواپسین روزهای حکومت دموکراسی دکترمصدق که اختلافات کلی باانگلستان باعقب نشینی آن دولت استعمارگررفع گردیده وباقی مانده نیزمحکوم به مرتفع شدن بود،سیاست استعماری شریکی به نام آمریکا برای خود پیداکردوسومین مدعی،یعنی ارباب حزب توده راهم به سکوت وتایید دعوت نمود وبامددکاری عده ای خیانتکار بیگانه پرست برآن شدتا دولت ملی مصدق رابراندازد.بااین تصمیم برنامه یک کودتاراطرح ریزی کرد واجرای آن رابه آمریکاسپرد . آمریکاهم که شرکت درمنافع آینده رابه موجب قرار ومداری باانگلیس ها برای خودتدارک کرده بود به منظورسقوط مصدق به کودتا دل بست وعوامل خودرا از« شوارتسکف » گرفته تا « کرمیت روزولت » ودیگران با آگاهی وتمایل شاه برای این عمل ناجوانمردانه بسیج نمود . جای شگفتی ست که برخی ازاشخاص که درآن زمان حضورنداشته اند بااظهارنظرهای عاری ازاطلاع نسبت به مصدق خرده گیریهایی نموده وسعی دارندکه حقایق تاریخی رابه سلیقه ی خودتحریف کنند.اینان از مقتضیات زمانهاغافلندو هرچیزسابق رابادیدگاه لاحق ارزیابی می نمایند . ولی براهل انصاف وبی غرضان روشن است که مصدق تاآنجاکه ممکن بودبرمنوال خرد ودرایت عمل میکرد وهمواره دموکراسی ومنافع ملی را پاس میداشت . اماجای هزاران دریغ وافسوس است که قدرتمداران پس از انقلاب آنچنان کارنامه ی نامقبولی برای خود رقم زده اند که باقی مانده های کودتاچیان ۲۸ مردادکه درحقیقت مسبب تمام سیه روزی های ملت ایران هستند،اکنون وقیحانه مدعی نجات بخشی این کشورگردیده اند.

اینک باذکراین مختصروروشن شدن ماهیت کودتای انگلیسی-آمریکائی دربیست وهشتم مرداد آیاحق نیست که این رویداد رافاجعه بنامیم وبرعاملان خارجی وداخلی آن لعن ونفرین نثارکنیم.

جهان نماند وخرم روان آدمیئی که بازماند ازو درجهان به نیکی یاد

ماروزبیست وهشتم مردادرااز روزهای سیاه تاریخ ایران می شماریم وکودتای شومش را محکوم می کنیم .

تهران- ۲۷ مرداد ۱۳۹۱

رئیس هیات رهبری جبهه ملی ایران – ادیــب بـــرومـند

به یاری زلزله زدگان بشتابیم[۷]

ویرایش

هموطنان عزیز،

جبهه ملی ایران در راستای اقدامات انجام شده سابق دربازسازی مناطق زلزله زده کشورمان ازجمله در بوئین زهرا،بجنورد،طبس وبم اینک مصمم است که برای کمک به بازسازی مناطق زلزله زده آذربایجان نسبت به ساختن مدارس ودرمانگاه درمناطق مورد نیاز اقدام نماید.وبدیهی است که یاری هموطنان را درپیشبرداین مقصود انسانی وملی ارج می نهد.

به منظور جمع آوری کمک های مردمی حساب جاری شماره ۰۱۰۸۸۱۵۱۹۹۰۰۳ دربانک ملی ایران شعبه خیابان میرزای شیرازی مشترکا به نام خانم دکترلقااردلان (وزیری) وآقایان ادیب برومند،حسین شاه حسینی و دکترحسین موسویان افتتاح گردیده است. هموطنان ارجمندمیتوانند ازطریق کلیه شعب بانک ملی ایران همیاری خودرا به این حساب واریز فرمایند.

تهران- ۲۰ /۶ /۱۳۹۱

روابط عمومی جبهه ملـی ایــران

نام ویادحسن نزیه راگرامی میداریم[۸]

ویرایش

با اندوه وتاسف بیکران درگذشت رادمرد میهن دوست وپیرو دیرپای دکترمحمدمصدق وچهره وزین ومتین نهضت ملی ایران شادروان حسن نزیه رابه خانواده محترم ایشان وبه عموم مردم حق شناس ایران تسلیت عرض میکنیم .

نزیه درتمامی عمر آزادیخواهی خستگی ناپذیر ومبارزی سترگ بود. ازنهضت مقاومت ملی بعداز کودتای ننگین ۲۸ مرداد۳۲ گرفته تاتشکیل جبهه ملی دوم درسال ۳۹ وتاسیس نهضت آزادی درسال ۴۰ وایجاد کانون وکلای دادگستری وکانون مدافعان حقوق بشردر دوران انقلاب وشرکت در دولت موقت بعداز پیروزی انقلاب وسپس دراعتراض وانتقاد ومبارزه با انحصارطلبی های پس ازانقلاب ، همه جا ازپیشگامان بود. ما نام و یاد آن بزرگ مرد را گرامی میداریم.

تهران – ۲۹ شهریورماه ۱۳۹۱

ادیب برومند-دکترلقااردلان-بانوفرشیدافشار-مهندس عباس امیرانتظام- دکترهرمیداس باوند – دکترعلی رشیدی-حسین شاه حسینی-مهندس حسین عزت زاده –سرلشگربازنشسته ناصرفربد – اصغرفنی پور- دکترمهدی مویدزاده – منوچهر ملک قاسمی – دکترحسین موسویان

تحلیل جبهه ملی ایران ازرویدادهای مصر[۹]

ویرایش

به نام خداوندجان وخرد

هموطنان:

ازدیدگاه بسیاری ازنو اندیشان،روندتوسعه مترقیانه تمدن بشری معطوف به نیل آزادی برای کل ابناءبشربوده است. درین رهگذرارزش های جهانشمول وقت چون آزادی،حقوق بشر،مردم سالاری وحکومت قانون ازیک سوفرآیندقرنها کشش وکوشش متفکران،نواندیشان،جنگ هاوانقلابهای اجتماعی-سیاسی وازسوی دیگرزائیده ی مقتضیات گریزناپذیر انقلاب های علمی،تکنولوژی،اطلاعات وارتباطات متبلوردرروند جهانی شدن بوده است.بی شک ارزشهای جهانشمول موردبحث به ویژه حقوق بشرغیرقابل تفکیک وتقسیم به شاخصه های مختلف عقیدتی چون هندوئیسم،مسیحی ایسم، بودئیسم وغیره میباشد.دراین رابطه برخی ازجوامع متصف به فرهنگهای تک بعدی وخودکفا ومتکلف ومتعهدگرابسبب تعارض باارزش های مذکور،بانوعی تعلل وتوقف تاریخی روبرو بوده ونظام های استبدادی آنهابا نهادهای بین المللی که متولی حمایت از ارزش های یادشده اند دست به گریبان هستند.دراین رابطه کشورهای جهان عرب به غیرازیکی دوکشور،بقیه به دلیل ساختارسیاسی استبداد زده با اصول ومضامین نهادینه شده ی آزادی ودموکراسی بیگانه بوده اند. گذشته ازنظام های استبدادی فردی مبنی برساختار قبیله ای وسلطنتی اقتدارگرا که اکنون متصفان به نظام جمهوری هستندوبعضا مبارزات ضداستعماری واستقلال طلبانه رادرکارنامه سیاسی خوددارنداکثربصورت جمهوریهای مادام العمر وموروثی واشکالی از این دست بوده اند. بی شک جنبش های مردمی،متجلی دربهار عرب افق سیاسی- اجتماعی جدیدی درجهت پایان بخشی به نحله های استبدادی موجود وبرقراری نوعی نظام مبتنی برآزادی ومردم سالاری پدیدارساخته است.دراین رابطه درکشورباستانی مصرکه جایگاه کانونی ومحوری ویژه ای درجهان عرب دارد و دردهه های اخیرداعیه داررهبری مصر در سه مدارجهان عرب،اسلام وآفریقا بوده است.پیروزی اولیه مبارزان راه آزادی اش که بامشارکت وهمدلی گروههای سیاسی انجام گردید،و این نوید آن بود که نظام دموکراتیک آینده می بایست براساس نوعی موازنه منصفانه بین نظرات گروه های مختلف ذیمدخل درجریان انقلاب باشد وبه نحوی انجام گیرد که زمینه ساز آینده ای درخشان برای مردم مصروالگوئی برای دیگر کشورهای عرب گردد. ولی ازآن جائیکه درنظام های استبدادی اجازه داده نمیشودجوامع مدنی سازمان یافته ازاحزاب وگروههای سیاسی درعرصه ی سیاست حضورفعالی داشته باشند،ازاین رو هنگام بروزبحران های سیاسی وانقلاب های مردمی به دلیل فقدان نهادسیاسی سازمان یافته درجهت مدیریت انقلاب وسوق آن به مقاصدموردنظر،ناچارنوعی همبستگی رنگین کمانی متشکل ازگروههای سیاسی مختلف به منظورتغییروضع موجودبه وجود می آید.که معمولاپس ازسرنگونی نظام استبدادی،ادامه این همبستگی برای استقرار نظم ونسق سیاسی آینده وموردقبول همه گروه ها،کارآسانی نبوده وغالبابادشواریهایی روبرومیشود.به ویژه اگرگروه سنتی سازمان یافته متصف به ارزشهای سیاسی- اجتماعی متعارض، به جرگه مبارزان کسب آزلدی ومردم سالاری ملحق شود،بازیرکی تمام میتواندبراساس درایت تشکیلاتی جریان انقلاب رابه کژراهه کشانده وفرایندآنرابه نفع خودمصادره نماید.این واقعیتی است که درروابط بین اخوان المسلمین وهمراهان وطراحان و هادیان اولیه ی انفلاب مصرظاهرگردیده است.اخوان المسلمین که ریشه دیرینه درحیات سیاسی مصردارد،از۱۹۵۲ به بعدبافراز وفرود هائی روبروبوده است .درزمان انورالسادات اگرچه رسما غیرقانونی بود ولی عملاازنوعی تساهل وسازگاری وآزادی عمل نسبی برای فعالیت های آرام بهره مندشدحکومت مبارک تاحدودی راه مدارا وزنهار رابا اخوان درپیش گرفت ولی نقطه عطف دربرنامه سیاسی اخوان درسال ۱۹۸۴ ظاهرگردیدوقتی که توسل به خشونت رادرروندسیاسی مردوددانست وتصمیم گرفت درانتخابات پارلمان شرکت نماید.چنانکه درانتخابات سال ۲۰۰۰ اخوان ۱۷ کرسی ودرسال ۲۰۰۵ موفق به اخذ ۸۸ کرسی گردید. درآغازبروز انقلاب مردمی علیه رژیم مبارک،اخوان سیاست حاشیه نشینی ونظاره گری رادرپیش گرفت وبانظامیان ودولت «احمدشفیق»نوعی همدلی نشان داد.ولی وقتی پیروزی مبارزان آزادی ودموکراسی رامسجل دید واردگردونه جنبش مردمی گردیدوبانمایشی حاکی ازتعدیل ارزشهاومواضع قبلی خود و همسویی وهمراهی باارزشهای دموکراتیک موفق گردیدبابهره گیری ازساختارتشکیلاتی سنتی خوددرانتخابات پارلمانی وریاست جمهوری ازائتلاف رنگین کمانی مرکب ازجبهه نجات ملی،انجمن ملی تغییر،حزب لیبرال وفد وگروه جوانان ۶ آوریل وغیره پیشی بگیرد.اولین اقدام پارلمان جدیدکه اکثریت آن رانمایندگان حزب آزادی وعدالت شاخه ی سیاسی اخوان ،حزب سلفی النوروحزب عذالثوره داشتند،انتخاب اکثراعضای کمیسیون پیش نویس قانون اساسی که ازهم اندیشان سلفی خودبودندودرنتیجه اصول مندرج درپیش نویس قانون اساسی عمدتاطبق نظرات ارزشی اخوان ودرتعارض جدی بامبانی آزادی ودموکراسی ظاهر گردیدکه مورد اعتراض نمایندگان احزاب مخالف وخروج آنهاازکمسیون مذکورگردید.ازسوی دیگر «محمدمرسی» درجهت همسویی باپارلمان نه تنهابادرخواست تاخیرزمان همه پرسی پیش نویس قانون اساسی درمقام مخالفت درآمده بلکه بااتخاذ تصمیمات عاجل ناظربه مهارنظامیان وبرکناری افسران ارشدومقابله جویی بادستگاه قضایی وتصفیه آن گامی فراتر برداشت وباصدورفرمان گسترش اختیارات ریاست جمهوری وتاکیدمجددناظر به برگذاری همه پرسی پیش نویس قانون اساسی درتاریخ موعودکه حاکی ازبی تجربگی، عجله ونداشتن درک درست ازموقعیت زمانی بود به یکباره زمینه سازبازگشت مردم معترض به خیابان هاشد،عدم اطمینان ازوضع پیش آمده وفرایندآن چنان دراذهان مخالفان جای گرفته که نه تنها درخواست «مرسی» برای مذاکرات فراگیرراردنمودند،بلکه لغوفرمان اختیارات رئیس جمهوررا نیز ناچیز انگاشتند. زیرامردم مصردربحبوحه فضای انقلابی ایجادشده انتظارداشتند که دولت منتخب شان خروش انقلابی آنان رادرجهت تحقق ارزش های مترقیانه ی روز سامان دهد.ولی باحیرت تمام شاهدپیدایش کژراهگی درروندانقلاب ازسوی اخوان وسوق دادن آن درجهت استقرار نظام استبدادی ازنوع دیگرشدندکه بی شک گزینه دیگری جزمقابله جویی وبه چرخش درآوردن گردونه انقلاب وبازگرداندن آن به مداراصلی خودندیدند.ازدیدگاه آنهاانرژی انقلابی حاصل ازدگرگونی ساختاربنیانی کشورنه تنهامیل به ایستائی و واپسگرایی نداردبلکه خواهان آنست که ازطریق اتصاف به ارزش های مترقیانه روزچون آزادی ودموکراسی آینده خودرا تضمین نماید.اینک درقبال تعارض ارزشی پیش آمده جامعه مصربرسردوراهی نگران کننده قرارگرفته است.یابایدبازگشت به فضای انقلابی ورویارویی بااخوان وهمگنان ارزشی اش رادرپیش گیرد یااز طریق گفتگوی سازنده براساس موازنه منصفانه بین ارزشهای موردنظرطرفین اختلاف ،ثبات وآرامش رابه کشوربازگرداند.ویاارتش به استنادحفظ پایه های استراتژیک وحیاتی کشوربعنوان محلل سیاسی واردمعرکه شده وظاهرا به طورموقت مدیریت بحران واداره کشور رادر دست گیرد.

جبهه ملی ایران درضمن پای بندی دیرینه خودبه آزادی،حقوق بشر،دموکراسی وحکومت قانون پشتیبانی همه جانبه خودراازپویندگان راه آزادی ودموکراسی متجلی درآراءواندیشه های جبهه نجات ملی وهمسویان اودرائتلاف دموکراتیک اعلام میدارد.ونیک میداندکه پیروزی متعرضان درکانون فرهنگی وسیاسی جهان عرب بازتاب مشابه خودرادردیگر کشورهای عربی درپی خواهدداشت.ماامیدواریم که کوشش ملت مصردرخیزش تحسین برانگیزخودبرای طرداستبداد که محورآمال ملی اوبوده است به نتیجه مطلوب نایل گردد.

۲۵ /۹ /۱۳۹۱

تــهـران – جبـهـه مــلی ایــران

تجزیه طلبی محکوم است[۱۰]

ویرایش

بنام خداوندجان وخرد

ملت ایران ازدیرینه سالهای متوالی تاامروزازردیف موزائیک واراقوام وقبایل موجودیت یافته که سده هادرکنارهم زیسته ومتفق یکدیگربوده اند.این ردیف ازقومیت های بختیاری،آذری ترک زبان،خوزی،بلوچ،کرد،عرب،اوغان،تاجیک،ترکمان وآرانی هاتشکیل شده است که درسرزمین ایران گرده هم آمده وملت بزرگ ایران راموجودیت بخشیده اند.درمیان ایشان سرزمین ماوراءاترک وارانی هابازورومخاصمت روسیه تزاری وسپس افغان هاوبحرینی هابانیرنگ بازی انگلستان وسیاست استعماریش ازایران جداشده وجایشان درموزائیک اقوام خالی مانده است.این جدائی هاشکافی راکه درقومیت های ایرانی به وجود آورده برای این کشورخسارتی بزرگ بوده ولی برای جداشدگان ماتمبارواسف انگیزترشده است زیرا برای آنان چه ازجهات اقتصادی چه ازلحاظ سیاسی وفرهنگی یک نوع سردرگمی وبهم ریختگی وابهام وتفرقه به ظهور رسانده وبدترازهمه بعضاجنگ وآشوب وطمع ورزی وستمکاری بیگانگان رادرپی داشته است.اگرسرنوشت افغانهارادرنظر بگیریم ازآنگاه که ازایران منتزع شده مدتهازیرسلطه انگلیس هابسربرده اند،درظرف این مدت رنج هادیده وستمها کشیده تاسرانجام باجنگ وکشمکش،استقلال خودرابه دست آورده اند.پس ازچندین سال کوشش که درمسیرخودسازی طی میکرده ناگهان مورددسیسه بازی شورویهاقرارگرفته به اشغال روسهادرآمده اند،سرانجام بعدازمدتهاکه بااشغالگران روس جنگیده وآنهارابیرون رانده اندگرفتارحکومت تحمل ناپذیرطالبان شده وسپس بالشکرکشی آمریکاودفع شرطالبان زیرنفوذاین کشورقرارگرفته اند. سرزمین های ماورای اترک وآذربایجان اران هم که باتخاصم روسهاازایران جداافتاده اند دچارآشفتگی های فرهنگی وسیاسی واقتصادی هستنددرحالی که هنوزسایه شوم روسیه دست ازسرآنان برنداشته استقلالشان راخدشه دارمی سازد.به همین سیاق بلکه بدتر،روزگاربحرین است که مدتهاست بانیرنگ بازی انگلستان در زیرسلطه ی یک شیخ مستبدغاصب،گرفتاراختناق وبندوشکنجه وآزاراست وبایداستکباروبرتری طلبی اقلیت راتحمل کند وهر روزدرمسیرآزادیخواهی وحق طلبی ورفع امتیازات اقلیت،کشته وزخمی تحویل بگیرد. این اوضاع واحوال سرزمین هایی است که به نحوی ازایران جداافتاده اند ومسلماهرقوم دیگرکه ازمام وطن جداگرددسروسامانی بهترازاین پیدانخواهدکرد،بلکه به پیشوازبدبختی وگرفتاری شتافته،لقمه ای برای هاضمه استعمارگران خواهدشد. باری اصولاسرچشمه این افکارشوم بی تدبیری وبی خردی حکومت های ماست که همواره به جای مساعدت بیشتربابرخی از اقوام شاکی اصلابه فکررعایت ودلجوئی ومددکاریهای لازم نسبت به آنان نبوده بلکه ستم رواداشته اند.حکومت های ایران که جزبه فکراستقرارخوددرمسند قدرت نبوده اند،بجای تحبیب ودلجویی ازاقوام مظلوم ورفع نیازمندیهای آنان،با سلاح خشونت باهرمنطقی برخوردکرده وکاررابه مسیرناخوشایندتجزیه طلبی کشانده اند.که قطعابایددراین رفتارتجدید نظروجبران زیان های بیشمارکنند. دراوضاع وشرایطی که اکنون برمیهن ماحاکم است وسوءرفتارهاودشمن تراشیهادر سیاست خارجی ازیک طرف وسوءمدیریت هاونتایج حاصل ارآن ازطرف دیگرگریبان ملت ماراگرفته است متاسفانه نغمه های شومی مبنی برتجزیه طلبی ازسوی عناصری خودفروخته وبی وطن ازگوشه وکنارکشوربه گوش میرسدکه قلب هر ایرانی اصیل ومیهن دوست رابه دردمیآورد. به هرروی هیچ قومیتی قادرنیست که باجدایی ازایران روزگاربهتری رابرای خودپیش بینی وتدارک نماید. هرتجزیه طلبی که فریب دشمنان یارقیبان ایران رابخوردودرذهن خودمدینه فاضله یی برای دارودسته خویش بسازدخام فکری رابه نهایت رسانده ومحال اندیشی راتقویت کرده است. اقوام ایرانی قرن هابازبان مشترک وتاریخ یک سان وآمال وآرزوهای هم آهنگ بافرهنگی پرافتخاربرادرانه درخاک مقدس ایران زیسته ورویدادهای هولناک وخانمان براندازرا باهمدستی وپایمردی خوداز سرگذرانده ومیدان تهی نکرده اند. همچنان روزهای فرخنده وشادی آفرین همچون نوروزخجسته باستانی ودیگراعیادرابه اتفاق هم جشن گرفته و همواره پاسدارتمامیت ارضی ونگهدارآداب ورسوم ملی خود بوده اند. اساسا آب وهوای سالم ومواهب طبیعی و هنرهای گوناگون وشعروموسیقی ایران زمین به حدی جاذب وخوشاینداست که دردرازنای تاریخ،هرمتجاوز وحشی صفتی راپس ازاقامت دراین آب وخاک به فردی متمدن وهنردوست وشیفته آثارادبی وذخایرمعنوی مبدل گردانیده است . کدام قوم شرافتمندودارنده عقل سلیمی به خود اجازه میدهدکه دامان مام وطن رارهاکرده به چاردیواری غربت وانزواوتنزل پناهنده شود. درهرحال ماهشدارمیدهیم که تمامیت ارضی ایران وحفظ یکپارچکی این مرزوبوم خط قرمزی است که هیچ ایرانی میهن دوست وغیرتمندی تجاوزبه این خط رادرهیچ زمان وتحت هیچ شرایطی برنمی تابد.

جبهه ملی ایران که همواره نگهبان استقلال وتمامیت میهن خود وحاضربه جان فدایی وسربازی دراین راه مقدس بوده است با محکوم کردن پدیده شیطانی تجزیه طلبی دربرابر پی گیران این فکرسخیف آماده ی مبارزه وازخودگذشتگی است وبرای بستن راه این گونه تحرکات شوم ازایجاد هرسد سدیدی خودداری نخواهدکرد.

رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران-ادیب برومند

۹/۱۱ /۱۳۹۱

درگذشت آقای حسن شهیدی[۱۱]

ویرایش

بازگشت همه به سوی اوست

بااندوه وتاسف فراوان رادمرد میهن دوست ،آقای حسن شهیدی عضوشورای مرکزی جبهه ملی ایران و ازپویندگان دیرپای راه مصدق بزرگ وعضوفراکسیون نهضت ملی دردوره هفدهم مجلس شورای ملی رابه آگاهی یاران وهم اندیشگان ارجمندمیرسانیم. مجلس ترحیم آن شاد روان در روز جمعه ۱۵ دیماه ۹۱ ازساعت ۵/۹ تا ۱۱صبح درمسجدجامع شهرک غرب واقع درمیدان صنعت روبروی مجتمع میلاد نور برگزارخواهد شد.

ادیب برومند – دکترلقا اردلان-بانو فرشید افشار – مهندس عباس امیر انتظام- فر هاد امیر ابرا هیمی – دکترجهانشاه برومند- مهندس مرتضی بدیعی – دکترهرمیداس باوند-دکترنصراله جمشیدی-عیسی خان حاتمی –مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی-جمال درودی-دکترعلی رشیدی-مهندس کورش زعیم- دکترشاهین سپنتا-حسین شاه حسینی-جوادشرف الدین-مهندس حسین عزت زاده- دکترمحسن فرشاد – سرلشگربازنشسته ناصرفربد-اصغرفنی پور- حسن قدیانی-دکترباقرقدیری اصلی- دکتر حسین موسویان- دکترمهدی مویدزاده-هرمزممیزی-منوچهرملک قاسمی-پریچهرمبشری-مهندس علی محمدی-ابراهیم منتصری-جمشیدمیرعمادی-محمدملک خانی-دکترپوریامطهری-پرفسورصادق مسرت-ضیاء مصباح – ابوالفضل نیماوری-دکترعلی اکبرنقی پور-دکترجمشیدوحیدا- عباس همایونی

مفهوم انتخابات آزاد و آزادی انتخابات وسرچشمه آن[۱۲]

ویرایش

برای درک بهتر انتخابات وهدف آن لازم است درآغاز بطور خلاصه درخصوص چگونگی پیدایش حکومت،حق حاکمیت،قدرت حاکمه وتعریف و تحولات آن از بدو پیدایش تا به حال چند کلمه ای بیان گردد. براساس تحقیقاتی که متخصصین و حقوقدانان وجامعه شناسان دررابطه باقدرت حاکمه وحکومت و تحولات آن درطول زمان نموده اند چنین حاصل گشته که اولین نوع قدرت حاکمه همزمان باتشکیل اولین گروه های انسانی به مفهوم آن زمان شکل گرفته که پایه واساس آن،زور و ترس و وحشت بوده است.بدین مفهوم که قویترین و زورآورترین فرد ویا افراد گروه در راس گروه قرار میگرفته اند و با تکیه برنیرو و یا شمشیر خود دیگر افراد گروه را تحت سیطره وفرمان خود قرار میداده اند. در این دوره ازدوران تاریخ بشریت شمشیر وتکیه بر آن یعنی زور پایه و اساس مشروعیت قدرت را تشکیل میداده است . باتوجه به اینکه جوامع بشری بدون وقفه در حال تغییر وتحول کند ویا سریع بوده وهست،زمانی فرامیرسدکه تکیه به شمشیر از آن پس به تنهائی برای تسلط بر گروههای انسانی کافی نبوده وازاینرو تئوری دیگری وارد زندگی اجتماعی میگردد. از این پس در دست دارنده قدرت خودرا آفریدگارو مالک زمین وزمان وهرچه در آن است معرفی میکند ودرضمن تکیه بر شمشیر، خود را مالک الرقاب دانسته که قادر است هر آنچه در توان اوست انجام دهد.در این دوران منتفعین از این نوع حکمرانی وصاحبان امتیاز طرفداران وپیروان بی چون وچرای این تئوری یعنی تئوری خدا حاکمی ویا حاکم خدائی میباشند. این نوع ازحکومت را میتوان در دنیای باستان ودر سیستم های حکومتی مصر(فراعنه) ودیگر سرزمین ها مشاهده نمود . با گذشت زمان وادامه تحولات اجتماعی وبالا رفتن سطح فرهنگ وبینش ،اگرنه برای همه افراد جوامع بلکه گروهی از آنان تاریخ مصرف تئوری خداحاکمی یا حاکم خدائی بپایان رسید.بگونه ای که از این پس تکیه بریک چنین ادعابه کمک شمشیر وزورو کشتارنه اینکه کافی نبود،بلکه غیرممکن می نمود. از اینرو صاحبان قدرت درصدد چاره جوئی بمنظور حفظ قدرت و منافع خود برآمده تئوری دیگری را ابداع نموده و برجای تئوری قبلی قرار دادند. براساس تئوری جدید حق حاکمیت صاحبان قدرت از این پس ادعای خدائی را کنارگذارده ومدعی داشتن حق نمایندگی ازطرف خداوندواعمال حق حاکمیت ازطرف او بر روی زمین و هرچه در آن است شدند.براساس تئوری جدید خداوند سرزمینی را که حاکم بران مسلط است باهرچه در آن است به حاکم ویا پادشاه بخشیده و درمالکیت او قرار داده و تسلط نامحدود او را بر روی آن بر قرار نموده و درنتیجه حاکم مجاز است هر آنچه لازم بداند انجام دهد وفقط وفقط دربرابر خداوند پاسخگوی اعمال خود است.باتکیه براین تئوری حاکم مشروعیت قدرت و سلطه خودرا مستقیما از خداوند گرفته ودر حقیقت خودرا بجای خداوند قرارداده و بگونه ای غیرمستقیم ادعای خدائی مینموده است .تئوریهای حاکمیت ومشروعیت آن باتشکیل و ظهور وبسط کلیسای کاتولیک در قلب امپراطوری روم از قرن سوم میلادی به بعد جای خودرا به یک تئوری جدید سپردند. پس ازتشکیل کلیسای کاتولیک در روم پایه گذاران آن فعالیت های خودرا آغاز واز راههای مختلف و ازجمله تبلیغات بر زندگی معنوی انسان ها تسلط یافتندو قدرت معنوی وآسمانی خودرا برجامعه حاکم ساختند وپس از آن مبارزه را برای بدست آوردن قدرت زمینی ومادی وسیاسی آغاز نمودند وبه رقابت با امپراطور وحاکمان روم پرداختند. کلیسا در این رقابت هامدعی بود که هستی و آنچهکه وجود دارد از آن خداوند است ولاغیر وخداوند خود برآنچه بر روی زمین میگذرد مستقیما دخالت ونظارت ندارد.بلکه توسط نماینده خود که تنها در برابر او مسئول وپاسخگوست اعمال خلق و حکومت را تحت هدایت وکنترول خود دارد وآن نماینده کلیسا وپاپ در راس آن است.درنتیجه ملاحظه میگردد که درحقیقت طبق این ادعا کلیساوپاپ بجای آفریدگار نشسته وخواهان حکومت بر بشریت اند.این نظریه عاقبت در اواخرقرن هشتم واوایل قرن نهم میلادی به بار می نشیندو پاپ وکلیسا رابر امپراطور و مردم تحت حکومتش ، هم در رابطه با زندگی معنوی واخروی وهم در رابطه با زندگی دنیوی حاکم مینماید بگونه ای که از آن پس امپراطور مشروعیت و سندیت خودرا با توسل به کلیسا وپاپ بدست میآورد وتنها امپراطوری مشروع شناخته میشود که توسط پاپ تاج برسر او گذارده شود . ( شارل ماین اولین امپراطور امپراطوری روم وژرمنی است که درسال ۸۰۰ میلادی توسط پاپ تاج را دریافت وبسر گذارده و امپراطور مشروع شناخته شده است ) . از این زمان به بعد است که منافع امپراطورو اطرافیانش با منافع کلیسا و پاپ درهم آمیخته میگردد وبموازات یکدیگر قرارگرفته و حرکت میکنند.امپراطور از منافع کلیسا وکلیسا ازمنافع امپراطور واطرافیانش حمایت میکند.با تضعیف کلیسای کاتولیک در قرن شانزدهم و در اثرظهور عقاید و تئوری های جدید وبخصوص افکار روسو و منتسکیو وبا بوقوع پیوستن انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ دگرگونی بسیار عمیقی در طرز نگاه بقدرت و تئوری حاکمیت و مشروعیت آن بوجود آمد که منتهی به تولد تئوری های حاکمیت خلق و حاکمیت ملی و اعمال آن از طریق انتخابات مستقیم وغیرمستقیم گردید.براساس این تئوری ها که امروزه در کشورهائی که خودرا دارای رژیم سیاسی دمکراتیک میدانند ویا حد اقل مدعی داشتن چنین رژیمی هستند،تنهارژیم وحکومت ودولتی مشروع شناخته میشود که قدرت واختیارات خود را از صاحب حاکمیت یعنی ملت بارجوع به انتخابات مستقیم که دارای روش های مختلف است کسب مینمایدودر خدمت مردم ونه حاکم بر مردمند.حال با این مقدمه کوتاه به بحث در زمینه انتخابات ، نحوه برگزاری وچگونگی تضمین سلامت آن میپردازیم .

الف: مهمترین ودمکراتیک ترین انتخابات ، انتخابات مستقیم میباشد که میتواند بر حسب قانون اساسی هر کشوریک مرحله ای و یا دو مرحله ای باشد. درکنار این نوع از انتخابات ، نوع دیگری نیز وجود دارد که انتخابات غیرمستقیم بوده وعموما در سیستم های حکومتی و رژیم های سیاسی از نوع جمهوری پارلمانی برای انتخاب رئیس جمهور از آن استفاده میگردد. در اینگونه رژیم های سیاسی حق حاکمیت از آن مردم است وبرحسب اینکه قانون اساسی بر پایه تئوری دمکراسی مستقیم ویا دمکراسی برپایه نمایندگی تنظیم شده باشدمشارکت آحاد ملت در اداره کشور وجامعه خود متفاوت است . دردمکراسی مستقیم کلیه افراد جامعه که دارای حق قانونی مشارکت در سرنوشت کشور چه از نقطه نظرسن و چه از نقطه نظر سابقه کیفری میباشند،میتوانند بدون هیچگونه محدودیتی چه درزمینه تصمیم گیری وچه در ارتباط با اجرای تصمیمات متخذه مستقیما شرکت نمایند . این نوع رژیم «حکومت مردم برمردم توسط خود مردم ویا دمکراسی مستقیم» نام دارد. دریک چنین سیستم سیاسی جائی برای طبقه حاکمه وطبقه محکومه یعنی برای دولت وملت وجود ندارد زیرا دریک رژیم دمکراسی مستقیم حق حاکمیت تقسیم پذیر بوده وهریک از افراد جامعه بخشی ازحق حاکمیت را دارا میباشد وآن راخود مستقیما باجراء میگذارد. نتیجتا ازانقلاب کبیر فرانسه به بعد اصولا سیستم دمکراسی برپایه نمایندگی مورد توجه وقبول قرار گرفته که در آن حق حاکمیت یک کل غیرقابل تجزیه میباشد. به عبارت دیگر حق حاکمیت ،حق مشترک کلیه افراد ملت بوده وغیر قابل انتقال است. براین مبنی افرادواجد شرایط ملت ازطریق انتخاب نمایندگان خود حق اعمال حاکمیت خود را به آنان میسپارند وخود از راههای مختلف وبخصوص از طریق انتخاب مجدد ویا عدم انتخاب مجدد آنها بر چگونگی وصحت اعمال این حق نظارت مینمایند. نمایندگان مجلس که وکالتا از طرف موکلین خود که همگی صاحبان حق حاکمیت ورای دهندگان رادربر میگیرنداز یک طرف دارای حق قانون گذاری و ناظر بر اجرای کامل و صحیح قوانین واز طرف دیگرمسئول نظارت بر عملکرد دولت مسئول در برابر آنهاست که به نوبت خود دارای اختیار نظارت بر چگونگی تعیین سیاست کلی کشور و اجرای آن از طرف قوه مجریه است . با ملاحظه ساختار سیاسی فوق مشاهده میگردد که نظارت و کنترل بر تشکیلات سیاسی ،قضائی و اداری کشور از پائین هرم قدرت شروع ودر جهت بالا حرکت کرده ونه برعکس . درنتیجه صاحب حاکمیت کنترل خودرا از پائین به بالا اعمال مینماید. حال برای پایه گذاری یک چنین سیستم سیاسی که رژیم دمکراتیک نامیده میشود احتیاج به ساز وبرگ هائی میباشد که مهمترین آنهاانتخابات آزاد وسالم است که بشرح زیر انجام میگردد .

ب : انتخابات آزاد چه مفهومی دارد؟

انتخابات آزاد به مفهوم امکان شرکت کلیه افراد واجد شرایط سنی وپیشینه ای است که بطور مستقیم وبدون هیچگونه محدودیت چه بعنوان کاندیدا وچه بعنوان رای دهنده درانتخابات به منظور انتخاب نمایندگان مجلس ویا رئیس قوه مجریه میباشد. برای برگذاری یک چنین انتخاباتی شرایط وامکانات زیر لازم واز واجبات است .

۱- تقسیم بندی کشور به حوزه های انتخاباتی.

۲- تشکیل لیست های انتخاباتی حاوی مشخصات واجدین شرایط برای رای دادن.هرفردواجدشرایط فقط میتواند در حوزه خود رای دهد.

۳- تجدید نظر سالیانه در لیست های انتخاباتی به منظور ثبت نام واجدین شرایط جدید در آنها وحذف نام انتقال مکان دادگان ومتوفیان از آنها .

۴- تشکیل هیئت نظارت بر انتخابات در هر حوزه متشکل از نمایندگان کاندیداها.

۵- قرار دادن تعرفه های انتخاباتی متحدالشکل بهمراه یک پاکت دراختیار هرفرد واجد شرایط که نام وی درلیست انتخاباتی درج شده است .

۶- ارائه کارت شناسائی معتبر توسط رای دهنده وقراردادن امضاء خود جلوی نام خود مندرج درلیست .

۷- تعبیه اطاقک هائی جهت رای دهندگان تا بتوانند در انزوا مشخصات کاندیدای مورد نظر خودرا بر روی تعرفه نوشته و آنرا در پاکت قرار داده وسر پاکت رابسته وبرای قراردادن در صندوق رای آماده نماید .

۸- قراردادن پاکت حاوی تعرفه در حضور هیئت نظارت درصندوق رای .

۹- اعلام به موقع پایان زمان رای گیری.

۱۰- گشودن در صندوق های رای درحضور اعضای هیئت نظارت وشمارش پاکت های حاوی آراء وتطبیق دادن تعداد آنها با تعداد رای دهندگانی که با امضاء جلوی نام خود درلیست انتخاباتی، شرکت خود در انتخابات را اعلام داشته اند .

۱۱- گشودن در یکایک پاکت های حاوی تعرفه های انتخاباتی و قرائت مشخصات کاندیدائی که نام او روی تعرفه ثبت گشته ، درحضور اعضای هیئت نظارت .

۱۲- جمع بندی تعداد آرای هر یک از کاندیداها واعلام تعداد آرائی که هر یک از آنان کسب نموده است .

۱۳- اعلام نام کاندیدائی که اکثریت لازم آراء را برای انتخاب شدن بدست آورده است. به عنوان نماینده مردم، کسب بیش از پنجاه در صد آراء برای انتخاب شدن لازم است درغیر این صورت باید دور دوم انتخابات برگزار گردد دراین دور اکثریت نسبی آراء کافی است . جهت حفظ سلامت انتخابات ، جائی برای شرکت در انتخابات از طریق وکالتنامه ویا حضور پای صندوق های سیار نباید وجود داشته باشد . باتوجه به آنچه در فوق آمد با برگزاری انتخابات در شرایط فوق میتوان مدعی انتخابات آزاد بود ومنتخبین میتوانند ادعا کنندکه نمایندگان واقعی ملت اندولاغیر.

تهران – اسفندماه ۱۳۹۱

دکترجمشید وحیدا-حقوقدان وعضوشورای مرکزی جبهه ملی ایران

منابع

ویرایش

بیانیه‌های جبهه ملی ایران - تارنمای رسمی جبهه ملی ایران

  این اثر توسط پدیدآور آن، جبهه ملی ایران، به مالکیت عمومی درآمده است. این مربوط به تمام جهان است.
در برخی از کشورها ممکن است به صورت قانونی این امکان‌پذیر نباشد؛ اگر چنین است:
جبهه ملی ایران به هر کسی اجازهٔ استفاده از این اثر برای هر مقصودی، بدون هیچ‌گونه شرایطی، را می‌دهد تا وقتی که این شرایط توسط قانون مستلزم نشده باشند.