تاریخ مختصر دولت قدیم روم/فصل هفتم

فصل هفتم

.

.{ جنگ اول کارتاژ ).

( کارتاژ ) شهر کارتاژ که اصلا از ابنیهٔ مهاجرین صور بوده از مأئه پنجم قبل از میلاد ببعد بامکنت‌ترین دول مجاور دریای مدیترانه محسوب میشد در منتهی‌الیه شمالی خاک افریقا که ناحیه‌ای بود غله‌خیز واقع و با جزیرهٔ سیسیل که یکی از ممالک آباد و باثروت قدیم بوده مجاورت داشت. مردم کارتاژ ابتدا در قسمت غربی جزیرهٔ مذکور استقرار یافتند بعد سواحل جزیرهٔ ساردنی[۱] را نیز متصرف شدند و جمیع بلادی که فنیقیها در سواحل افریقا بنا نموده تا دریای محیط با خود متحد نمودند و بالاخره بساحل جنوبی اسپانیا هم رفتند. در مأئه ششم قبل از میلاد با طوائف اتروسک نیز اتحاد کردند و باین وسیله تجارت ایطالیای شمالی را در دست خود گرفتند. زبان و آداب و مذهب کارتاژیها کمافی‌السابق فنیقی بود. رب‌النوع خود را بعل میخواندند و ربة‌النوع را تانیت[۲] و بطریق فنیقیها آن ارباب انواع را پرستش مینمودند. مجسمهٔ بعل را بشکل آدم عظیم‌الحنه ساخته بودند که بازوهای او گسترده بود و برای او انسان قربانی میکردند باینطریق که قربانی را روی دست مجسمه میگذاشتند فوراً بدرون آن میلغزید و در آنجا آتشی افروخته بود و او را میسوزانید و مکرر اتفاق افتاده که چون خطر عظیمی برای مردم کارتاژ پیش آمده بزرگان آن قوم برای استرضای خاطر بعل اولاد خود را قربانی کرده بودند.

وسیلهٔ معاش کارتاژیها عمده تجارت بود این معنی که به فنیقیه رفته محصولات مشرق زمین را از آنجا حمل میکردند و از اسپانیا و جزیرهٔ ساردنی نقره میاوردند و غلهٔ مملکت خود و همچنین جواهرآلات و اسلحه و بتهائی را که کارگرهای ایشان میساختند بخارجه برده بفروش میرساندند و برای اینکه امتیاز این تجارت و منافع آن منحصر بخودشان باشد سایر بلاد افریقا را از پذیرفتن سفاین خارجه منع میکردند.

دولت کارتاژ در تحت ریاست دو نفر رئیس بود که سال بسال باید تبدیل یابند و یک مجلس مشایخ هم داشتند مرکب از صد نفر که همه تجار معتبر متمول شهر بودند و این مجلس در کارتاژ بمنزلهٔ مجلس سنای روم بود. اما بقیهٔ اهل شهر هیچ دخالتی در امور نداشتند و اعضاء مجلس هم البته مطابق صرفهٔ تجار رأی میدادند و کار میکردند.

کارتاژها جنگی نبودند و هروقت مجبور بمحاربه میشدند از لشکریان ملل خارجه بمزدوری میگرفتند و بنابراین قشون کارتاژ از قبایل و طوائف مختلفه مرکب بود که هرکدام بزبان مخصوص تکلم مینمودند و لباس و حربهٔ خاص داشتند لکن سردار و صاحبمنصبان از اهل کارتاژ میبایست باشند و چون دولت کارتاژ بایشان نیز اطمینان نداشت چند نفر از اعضاء مجلس را همراه ایشان میفرستاد که مراقب و ناظر اعمال آنها باشند و اگر در جنگ مغلوب میشدند ایشانرا بدار میزد.

دولتین کارتاژ و روم همه‌وقت با هم بطور مسالمت رفتار کرده و چندین مرتبه عقد دوستی بسته کارتاژیها متعهد شده بودند منعرض سواحل لاسیوم نشوند. رومیها قرار داده بودند بسواحل افریقا کشتی نبرند. هنگام جنگ پیروس هم کارتاژیها برومیان معاونت کردند و برای ایشان سفاین فرستادنداما بر سر جزیرهٔ سیسیل با یکدیگر اختلاف پیدا کردند. توضیح آنکه کارتاژ تمام جزیرهٔ مذکور را مسخر نموده بود غیر از ساحل شرقی آنرا که در تصرف مهاجرین یونانی بود و شهر سیراکوز[۳] در آن ناحیه واقع و یکنفر از جنگجویان یونانی موسوم به هیرن[۴] در آنجا بسلطنت رسیده و با کارتاژیها مقاومت نموده بود. در نقطهٔ شمال شرقی جزیره یعنی در مسین[۵] هم جمعی از مردم ایطالیا آمده و استقرار یافته و معروف بقوم مامرتن[۶] شده بودند.

هیرن پادشاه سیراکوز بنای تعرض بقوم مامرتن گذاشت و ایشان در صدد یافتن مدد و معاون برآمدند ولی با یکدیگر اتفاق ننمودند. بعضی از دولت روم استمداد نمودند و جماعتی بکارتاژ ملتجی شدند اما کارتاژیها با هیرن متحد گردیدند و رومیها بعنوان معاونت قوم مامرتن لشکر بجزیرهٔ سیسیل وارد کرده سپاهیان هیرن را مغلوب نموده نزدک سیراکوز رسیدند. هیرن از رومیها درخواست صلح کرد پذیرفتند و مبلغی از او گرفته او را با خویش متحد ساختند و بنای محاربه با کارتاژیها گذاشتند و کشمکش روم با کارتاژ مدتی طول کشیده و از وقایع مهمهٔ تاریخ قدیم محسوب میشود و معروف بجنگهای پونیک[۷] میباشد زیرا که رومیها فنیقی را پونی میگفتند و کارتاژیها هم اصلا فنیقی بودند.

( محاربهٔ رومیان با کارتاژیها ) دولت روم تا آن زمان دارای کشتی جنگی نشده و هروقت احتیاج بسفاین پیدا کرده از یونانیهای ایطالیا که با او متحد بودند عاریه گرفته بود اما کارتاژیها در سیر دریا و جنگ بحری دست داشتند و بنای خراب کردن سواحل ایطالیا را گذاشتند و معروف است که در ابتدای نزاع با رومیها گفته بودند آن قوم بدون اجازهٔ ما دست خود را هم نمیتوانند در دریا شست‌شو دهند چگونه میتوانند با ما برابری نمایند.

برای جنگ با کارتاژ مجلس سنای روم حکم کرد سفاین جنگی بسازند و در آن ایام با کشتیهای طویل باریک محاربه میکردند و بواسطهٔ پاروزنی آنها را در دریا حرکت میدادند و سفاین کارتاژیها طوری ساخته شده بود که برای عدهٔ کثیری پاروزن جا داشت و باینجهت سریع‌تر از سایر کشتیها سیر میکرد. رومیها لاشهٔ یک کشتی کارتاژی را که در سواحل ایطالیا شکسته و افتاده بود پیدا کرده برای کشتی‌سازی سرمشق خود قرار دادند و در عرض دو ماه صد و سی سفینه ساختند و چون پاروزن ماهر هم نداشتند در همین ضمن کنار دریا مشق پاروزنی هم میکردند باینطریق که ابتدا یک مدت منجنیقها ساقه بالای آن میرفتند و پاروها را در هوا حرکت داده بازوهای خویش را ورزش میدادند. بعد چندی هم سفاین را در کنار ساحل نگاه داشته لنگر آنها را میانداختند و باینحال پارو میزدند لکن با وجود این همه عزم و همت از آنجا که تازه‌کار بودند و بعجله اسباب فراهم نموده چون با کارتاژیها روبرو شدند درمانده گردیدند و هزیمت اختیار نمودند. لهذا دوئیلیوس[۸] کنسول تدبیری اندیشید که مهارت کارتاژیها را در بحرپیمائی بی‌فایده و باطل کند باین معنی که در هریک از سفاین رومی اسبابی تعبیه کرد که بتوسط آن یک قلاب عظیم بکشتی دشمن بیندازند بطوری که آنرا بسفینهٔ خود گرفتار کنند تا در حرکت آزاد نباشد. در آن صورت سپاهیان رومی خود را داخل کشتی دشمن میانداختند و با کارتاژیها دست و گریبان میشدند و ایشانرا مقهور میساختند. بعبارة أخری جنگ بحری را بدل بحرب بری نمودند و بطریق مذکور در مقابل شهر میله[۹] واقع در ساحل جزیرهٔ سیسیل بر کارتاژیها غلبه کردند و سی سفینه از ایشان دستگیر نمودند (سنه ۲۶۰ قبل از میلاد) چون دوئیلیوس در این موقع هنری ظاهر ساخته و خدمتی بزرگ بوطن نموده بود دولت باو اجازه داد که شبها با مشعل در کوچه‌ها حرکت کند و یک نی‌زن همراه داشته باشد و بیادگار این فتح در میدان فوروم ستونی از مفرغ[۱۰] برپا کردند. بعد از آن لشکریان روم مشغول تسخیر بلاد سیسیل شدند و بجزیرهٔ کرس[۱۱] سفاین فرستاده آنرا نیز از تصرف کارتاژیها بیرون آوردند.

بعد از آنکه رومیها در سیسیل بر کارتاژیها غلبه کردند مصمم شدند به کارتاژ روند لهذا سیصد و سی کشتی و چهل هزار سپاهی فراهم نمودند. کارتاژیها هم سیصد و پنجاه سفینه و پنجاه هزار لشکر بجلوگیری ایشان فرستادند. در دماغهٔ اکنوم[۱۲] واقع در جنوب سیسیل تلاقی فریقین شد و رومیها غالب گردیدند و بلامانع در ساحل افریقا در محلی آباد و باثروت پیاده شدند و بنای غارت‌گری گذاشتند. جون زمستان در رسید سفاین ایشان با جماعتی از سپاهیان بایطالیا مراجعت کردند ولی قسمت عمدهٔ قشون با رگولوس[۱۳] که کنسول بود ماندند و بتسخیر بلاد پرداختند و اهالی افریقا هم که تبعیت کارتاژیها را بعنف قبول کرده بودند با رومیها همراه شدند و عاقبت رگولوس شهر کارتاژ را در تحت محاصره درآورد.

دراین وقت یکنفر جنگجوی اسپارتی موسوم به گزانتیپ[۱۴] مستخدم کارتاژ شد و بمردم آن شهر قوت قلب داد و لشکریان ایشانرا تربیت کرد و انتفاع از فیل را بایشان آموخت. آنگاه از شهر بیرون آمده بجانب رومیها حمله نمود و بر آنها غلبه کرد و همه را بقتل رساند و رگولوس گرفتار شد و سایر رومیهائی که در افریقا بودند مجبور بمراجعت بایطالیا گردیدند و درین موقع سفاین ایشان هم بواسطهٔ طوفان تلف شد و کارتاژیها افریقائیانرا نیز سیاست کردند و جریمهٔ گزاف ازایشان گرفتند و رؤسای آن جماعت را بدار زدند (۲۵۵ قبل از میلاد).

دولت دوم در ظرف مدتی قلیل تهیهٔ سفاین نمود و مجدداً در افریقا و مخصوصاً در سیسیل بنای زد و خورد با کارتاژیها را گذاشت و همواره در این محاربات غلبه میکرد چنانکه یکی از سرداران رومی بعد از یکی از فتوحات خود در روم برای خویش تشریفات نصرت فراهم آورده و در آن موقع یکفقره از غنائمی که عرضه داد صد و چهار زنجیر فیل بود و آنها را بعد از ختم تشریفات نصرت محض تفنن و تفریح مردم روم در میدانی تماماً بقتل رسانیدند. عاقبت کارتاژیها در زاویهٔ جنوب غربی سیسیل به تنگنا افتادند و در صدد مصالحهٔ با رومیها برآمدند و ایشان امتناع نمودند و در ابن باب حکایتی منقول است که خالی از غرابتی نیست و آن از قرار ذیل است:

دولت کارتاژ رگولوس سردار رومی را که نزد خود اسیر داشت مأمور کرد که بروم رفته از جانب کارتاژ تکلیف مصالحه یا مبادلهٔ اسرا نماید اما قبل از وقت او را قسم دادند که اگر دولت روم تکلیف ایشانرا قبول نکرد باز بکارتاژ مراجعت کند و کما فی‌السابق باسیری باقی بماند و رگولوس این ماموریت را قبول نمود لکن چون بایطالیا رفت بداخل شهر روم قدم نگذاشت و گفت من عنوان اسیری دارم و بنابراین فعلا رومی محسوب نمیشوم اما در باب تکلیفی که کارتاژیها کرده‌اند با اینکه صرفهٔ من در آنست مصلحت دولت دوم نیست که آنرا قبول کند. مجلس سنا هم بموجب سفارش او تکلیف دولت کارتاژ را رد نمود و رگولوس باسیری رجعت کرد و هرچه اعضاء سنا و دوستان او خواهش و اصرار کردند در روم بماند و زوجه و اولادش تضرع و زاری نمودند نپذیرفت و گفت قول داده و عهد کرده‌ام که مراجعت نمایم و خلاف وعده جایز نیست. جون بکارتاژ رفت مردم آنشهر بتلافی اینکه رومیها تکلیف ایشان را نپذیرفته رگولوس را با شکنجه و عذاب کشتند یعنی پلک چشمهای او را بریده در مقابل آفتاب نگاهش داشتند و بعد از آزارهای بسیار او را بدرون چلبکی که جدار آن دارای مبخهای آهنین بود انداخته چلبک را از بالای مکانی مرتفع بزیر غلطانیدند.

در این وقت در سیسیل برای کارتاژیها جز دو بندر لیلیبه[۱۵] و درپان[۱۶] واقع در مغرب آن جزیره جائی باقی نمانده بود. رومیها درصدد تسخیر این دو محل برآمدند اما موفق نشدند. یک نوبت سردار ایشان کلودیوس پولکر[۱۷] در درپان مغلوب شد و بعقیدهٔ رومیها علت مغلوبی او این بود که بطیور متبرک بی‌احترامی کرده بود باین معنی که یکی از طرق استخاره‌کردن رومیان این بود که در وقت اقدام بامری طیور متبرکی را که دولت محض همین کار نگاه میداشت حاضر میکردند و خوراک میدادند هرگاه خوراک میخوردند اقدام را جایز میشمردند و الا فلا. در موقع عزیمت کلودیوس پولکر هم این استخاره را بعمل آوردند طیور متبرک از خوراک امتناع نمودند. کلودیوس گفت اکنون که خوراک نمیخورند آب بآنها میدهیم پس فرمان داد آنها را بدریا انداختند. بهرحال نوبت دیگر هم طوفان سفاین رومی را تلف کرد و مقارن این حال دولت کارتاژ سرداری قابل موسوم به هامیلکار[۱۸] ملقب به برکا[۱۹] (یعنی برق) به سیسیل فرستاد و او لشکریان کارتاژی را در تحت نظم درآورد و در بالای کوه اریکس[۲۰] واقع در مغرب سیسیل استحکامات فراهم کرده آنجا را مقر خویش قرار داد و مدت سه سال اسباب زحمت قوای رومیان گردید. بالاخره دولت روم باز تهیهٔ سفاین جنگی نمود و بمحاصرهٔ درپان و لیلیبه فرستاد. محاذی جزایر اگات[۲۱] نزدیک ساحل غربی سیسیل جنگ واقع شد و قوای بحری کارتاژ پراکنده گردید و دولت کارتاژ عاجز شده با رومیها تعهد کرد که از جزیرهٔ سیسیل صرف نظر نماید و مبلغ گزافی بدولت روم بپردازد و اسرای رومی را بدون فدیه رها کند و من‌بعد متعرض متحدین روم نشود.

جنگ اول پونیک با شرایط مذکور به آخر رسید و نتیجهٔ آن این شد که جزیرهٔ سیسیل بتصرف رومیها درآمد و حدود متصرفات روم از ایطالیا بخارج آن شبه‌جزیره نیز تجاوز نمود (سنهٔ ۲۴۱ قبل از میلاد).

( طغیان مزدوران کارتاژ ) بعد از آنکه محاربهٔ کارتاژ و روم بانتها رسید لشکریان کارتاژ که اکثر مزدورهای خارجه بودند مطالبهٔ اجرت نمودند و غرامت اسبهائی هم که در حین جنگ از ایشان کشته شده میکردند. از آنطرف کارتاژ بی‌پول شده و استطاعت ادای مبالغ گزاف نداشت. این مسئله بین کارتاژیها و مزدوران تولید نزاع کرد و مدت سه سال با هم زد و خورد نمودند و کار بر دولت کارتاژ سخت شد. مزدوران هر کس از کارتاژیها را دست می‌یافتند میکشتند و معاونین ابشانرا دست میبریدند. در عوض هامبلکار هم تمام اسرای ایشانرا طعمهٔ سباع و عاقبت اردوی ایشانرا در محل تنگنا گرفتار کرد و جمیعاً بهلاکت رسانید و کارتاژ از مخاطرهٔ عظیمی نجات یافت لکن در این مدت دولت روم موقع بدست آورده جزایر کرس و ساردنی را نیز نصرف کرد.

واقعهٔ مزدوران کارتاژی بواسطهٔ کثرت خونریزی و اعمال بیرحمانه‌ای که متضمن بوده معروف به جنگ کفاره‌ناپذیر میباشد.[۲۲]

تسخیر کل بیش کوه -- بعد از فراغت از محاربهٔ کارتاژ و تصرف جزایر کرس و ساردنی رومیها بخیال درهٔ پو[۲۳] یعنی کل پیش کوه[۲۴] افتادند و بنای تعرض بآن ناحیه نهادند. قبایل کلوا از این امر بسیار غضبناک شدند و بجانب ایطالیا حمله آوردند. رومیها دو فقره لشکر عظیم فراهم کرده باستقبال ایشان فرستادند. کلواها یکی از این دو لشکر را مغلوب نموده پیش آمدند لکن در اتروری نزدیک دماغهٔ تلامن[۲۵] از پس و پیش مبتلا بسپاهیان رومی گردیدند و با وجود کمال شجاعت چون شمشیرهای ایشان بدجنس بود مغلوب شدند و چهل هزار نفر بقتل رسیدند و بعد از این واقعه رومیها در کل پیش کوه تسلط پیدا کردند و برای جلوگیری از قبایل کلوا در آن ناحیه سه شهر بنا نمودند و بتوسط مهاجرین رومی مسکون ساختند و بلاد مذکور عبارت بود از مدن[۲۶]، پلزانس[۲۷] و کرمن[۲۸] (سنه ۲۱۸).

سردار این جنگ مارسلوس[۲۹] نام داشت و او چون بروم آمد برای نصرت خویش تشریفاتی با عظمت و شکوه فوق‌العاده فراهم آورد.


  1. Sardaigne
  2. Thanit
  3. Syracuse
  4. Hieron
  5. Messine
  6. Mamertins
  7. Guerres puniques
  8. Duillius
  9. Mylée
  10. Colonne rostrale
  11. Corse
  12. Ecnome
  13. Regulus
  14. Xantippe
  15. Lilybée
  16. Drépane
  17. Claudius Pulcher
  18. Hamilcar
  19. Barca
  20. Eryx
  21. Égates
  22. La guerre inexpiable
  23. Gaule transalpine
  24. Télamon
  25. Modean
  26. Plaisance
  27. Crémone
  28. Marcellus