تاریخ مختصر دولت قدیم روم/فصل هیجدهم

--( فصل هیجدهم )--

اگوست و ترتیب دولت امپراطوری

اگوستبعد از جنگ اکسیوم باز مدت چهل سال مملکت‌داری کرد و ترتیبات دولت امپراطوری را کامل نمود. قدرت او باندازهٔ یک سلطان مطلق بود لکن همواره از قبول عنوان سلطان و دیکتاتر بلکه از اختیار اسباب و لوازم ظاهری سلطنت نیز احتراز میکرد و از ترس اینکه رومیها رنجیده او را هم مثل قیصر بقتل رسانند همیشه مثل یکنفر کنسول ساده راه میرفت با آنکه حق داشت لباس سرداری بپوشد در شهر روم جز لباس متعارفی در بر نمیکرد و نمیگذاشت او را آقا و خداوندگار بخوانند. چون بمجلس سنا میرفت مثل یکنفر سناتور قرار میگرفت و رأی میداد و بمجلس ملی هم حاضر میشد و کسانی را که میخواست بمشاغل و مناصب منتخب شوند خود بمردم معرفی و خواهش میکرد که برای ایشان رأی دهند. در دیوانخانه برای شهادت دادن مثل افراد ناس حضور بهم میرسانید و وکلا را مانع نمیشد از اینکه از او بدگوئی نمایند. بطور ساده زندگی میکرد. پارچهٔ لباس او را بر وفق رسوم قدیمه زنهای خانه‌اش می‌بافتند. ورود بمنزل او تشریفات و رسوم نداشت و هرکس را که میخواست باو عرضی کند و مطلبی اظهار بدارد می‌پذیرفت. روزی کسی میخواست عریضه‌ای باو بدهد میلرزید و فروتنی میکرد. اگوست باو گفت مگر با فیل روبرو شده‌ای که این قسم رفتار میکنی.

اگوست پسر نداشت اما ابتدا خویشان متعدد دارا بود. از آنها هم کسانیکه ممکن بود جانشین او شوند همه قبل از خود او مردند و فقط پسر زن او تیبر[۱] باقی ماند و جانشین او شد.

اگوست مردی علیل و ضعیف بود. بجنگ و شکار هم میل نداشت و خود بفرماندهی عساکر نمیپرداخت و اینکار را غالباً بیکی از اعضاء خانوادهٔ خویش تفویض میکرد و کسانیکه بیشتر در اینکار باو کمک کرده تیبر سابق‌الذکر است و آگریپا[۲] که از رفقای طفولیت او بود و داماد او شد و میخواست جانشین خود قرار دهد. دیگر دروزوس[۳] که او نیز پسر زن اگوست بود و فتوحات نمایان کرده و این هر دو در جوانی مردند و اگوست چون بسن هفتاد و شش رسید مریض شد و تیبر را طلبیده بعضی نصایح و وصایا در باب مملکت‌داری باو کرده درگذشت (سنه ۱۴ بعد از میلاد).

بعد از وفات اگوست مجلس سنا اظهار کرد که آن مرد در زمرهٔ خداوندان قرار گرفته لهذا معابد برای او تأسیس کردند و کاهنین بجهت آنها تعیین نمودند.

( ترتیب دولت امپراطوری ) دولت و ترتیبی که اگوست برقرار نمود قریب سیصد سال دوام کرد و آنرا دولت علیا[۴] مینامند و بنای آن را بر اینکه قدرت مطلق بدست یکنفر باشد که امپراطور یعنی فرمانفرما نامیده میشود و امپراطور لقب قیصر هم دارد. بعبارة اخری اسم خانوادهٔ اولین امپراطور لقب جمیع ایشان گردیده. اوگوست که بمعنی معظم است و پرنس[۵] که بمعنی مقدم میباشد نیز از القاب او بوده و تمام اختیاراتی که سابقاً بصاحبمنصبان و رجال مختلفه و بملت راجع بود بامپراطور تسلیم شده و آن اجمالا از اینقرار است قدرت پروکنسولی یعنی فرماندهی تمام افواج و تسلط بر تمام ولایات

قدرت وکالت رعایا که در واقع باینواسطه زمام ملت روم بدست امپراطور بود و بموجب آن شخص او مقدس و تعرض‌ناپذیر میشد و توهین و تعرض باو توهین و تعرض به حشمت ملت روم محسوب میگردید.

قدرت پنتیف کبیر یعنی رئیس امور دینی.

قدرت سانسور یعنی ادارهٔ امور اخلاقی و ترتیب فهرست اسامی سناتورها و راکبین و افراد ملت و تعیین مراتب و درجات ایشان.

حق دعوت سناتورها بانعقاد مجلس سنا و دعوت ملت بانعقاد مجلس ملی و ترتیب امور مالیه که بمنزلهٔ قانون میشد.

حق قضا و محاکمه و دادن احکام و دستورالعملها

اگوست از احداث تغییر و تبدیل شدید ناگهانی احتراز کرد و اسامی و عناوین قدیم را منسوخ ننمود. دولت را همچنان جمهوری[۶] مبخواند و بر روی بیرقهای لشکر همواره حروف سابقهٔ SPQR که معنی آن ( سنا و ملت روم ) [۷] میباشد نقش بود لکن تمام اختیارات و قوائی که سابقاً در دست رجال متعدد بود در دست خود گرفت و بجای اینکه مدت اشتغال و صاحب اختیاری او یکسال باشد مادام‌العمر شد. لوازم و نشانهٔ رجال سابق را داشت با علائم و لوازم مذهبی جامهٔ ارغوانی زردوزی در بر میکرد و بر تختی از طلا جلوس مینمود. یساولان حامل چوب و تبر مزین بشاخه‌های غار همراه خود حرکت میداد و در عمارت خود یکدسته لشکریان بجهت حفظ وجود خویش داشت. هر سال برای سلامت او دعاها میکردند و تمام افراد ملت اطاعت او را قسم یاد مینمودند. برای خود نوعی از دربار ترتیب داده بود که عبارت بود از جمعی مصاحبین و رفقا و یک دارالشوری و جماعتی از کارکنان و غلامان و آنها را منقسم بسه اداره کرده یکی ادارهٔ مراسلات دیگر ادارهٔ عرایض سیم ادارهٔ محاسبات.

مجلس سنا مثل سابق مجمع رجال معتبر متمول دولت بود و اگوست برای عضویت آن مجلس مبلغی تمول را که قریب پنجاه هزار تومان بوده شرط قرار داد و ببعضی که این اندازه بضاعت نداشتند خود او اعانت کرد تا دارای آن شرط شدند و عدد سناتورها را به ششصد نفر تنزل داد و تعیین آنها هم با خود او بود و آن مجلس در روزهای معین در معبدی مخصوص میبایست منعقد شود و امپراطور پیغامهای خوبش را بآنجا میفرستاد و از مجلس رأی میخواست لکن مجبور بمتابعت آن رأی نبود. بعبارة اخری هرچند مجلس سنا باز عالی‌ترین هیئت و مجمع دولت محسوب میشد لکن مثل سابق صاحب‌اختیار امور نبود. مجلس ملی هم منسوخ نگردید لکن اگوست آنرا برای وضع قوانین منعقد نمیکرد و فقط برای انتخاب صاحبان مشاغل مجنمع مینمود و این امر را هم بعد از اگوست به سنا واگذار کردند.

صاحبان مشاغل سابق بجای خود برقرار بودند اما همه در تحت تسلط و ریاست امپراطور کار میکردند و هرچند تعیین ایشان بنا بر انتخاب بود لکن داوطلبان آن مشاغل را امپراطور معین میکرد و ملت میبایست همان داوطلبان را منتخب کند و بنابرین در حقیقت صاحبان مشاغل را امپراطور انتخاب مینمود.

در سنوات اخیره که رومیها گرفتار انقلابات و نزاعهای داخلی بودند آداب و تشریفات مذهبی مهمل و متروک مانده و بسیاری از معابد خراب شده بود. اگوست نسبت بمذهب قدیم رومیان احترام و رعایت کامل منظور داشت و آداب و رسوم مذهبی را تجدید و احیا کرد و معابد زیاد بنا نمود و بسیاری از معابد سابق را مرمّت کرد و در ولایات و ممالک خارج هم که بتصرف روم بود بعضی از آداب مذهب رومی را دایر و معمول ساخت.

در بعضی ممالک مشرق که آداب یونانی اختیار کرده بودند از قبیل مصر و آسیای صغیر رسم بود که رجال معتبر را بعد از وفات رتبهٔ خداوندی میدادند و برای آنها معبد برپا میکردند و نوعی پرستش در حق ایشان بعمل میاوردند و بزبان یونانی این کار را اپوتئوز[۸] یعنی رساندن بمقام الوهیت میخواندند. رومیان این رسم را برای امپراطورها اختیار کردند و بجهت اگوست مجری داشتند و بعدها هم دنبالهٔ این رسم کشیده شد چنانکه در عرض سیصد سال چهل نفر امپراطور یا امپراطریس را بمقام خداوندی رسانیدند و تعیین استحقاق امپراطور برای این تجلیل با مجلس سنا بود یعنی بعد از مردن امپراطور سنا بتحقیق و ملاحظهٔ اعمال او میپرداخت و گاه میشد که او را جرح مینمودند بعنی مورد ملامت و طعن می‌پنداشت و اعمال و احکام او را باطل میکرد پس مجسمه‌های او را می‌شکستند و اسمش را از ابنیه محو و حک میکردند ولی غالباً سنا اعمال امپراطور متوفی را تصدیق مینمود و او را شایستهٔ رتبهٔ الوهیت میخواند پس برای او معبد میساختند و برای آن معبد خدمه و کهنه معین میکردند.

رتبهٔ امپراطوری موروثی نبود و امپراطور حق نداشت برای خود ولیعهد تعیین کند و انتخاب امپراطور با مجلس سنا بود لکن غالباً امپراطورها جانشین خود را معین میکردند و مجلس سنا هم آن تعیین را تصویب مینمود و نمیتوانست مخالفت نماید.

( ترتیب حکومت ولایات ) امتیاز بین افراد ملت روم و رعایای روم باز باقی بود. مردم شهر روم و مملکت ایطالیا جزء افراد ملت محسوب میشدند و مستقیماً در تحت ادارهٔ مجلس سنا و صاحبان مناصب بودند. بموجب قانون داخل کردن سپاهیان در شهر روم ممنوع بود لکن امپراطور که ریاست قشون داشت برای خود موکبی نظامی نگاه داشت و آنها از لشکریان قدیم منتخب میشدند و دو برابر سایر سپاهیان مواجب میگرفتند و انعامات هم دریافت مینمودند و موسوم به افواج پرتورین[۹] بودند و بواسطهٔ وجود ایشان امپراطور از مردم روم دیگر باکی نداشت. علاوه برین اگوست بجهت نظم شهر نیز افواج بلدی و دسته‌ها برای شبگردی و اطفاء حریق ترتیب داده بود و یک نفر از کارکنان بعنوان حاکم[۱۰] شهر مامور حفظ نظم و امنیت و اجرای عدالت در شهر روم و حوالی آن بود.

اگوست بنابر عادت قدیم بمردمان فقیر گندم میداد و یکنفر گماشته مخصوص اینکار داشت که آذوقه بشهر برساند و مراقب توزیع آن باشد و در موقع اعیاد بزرگ امپراطور شراب و روغن و لباس و پول هم بمردم میداد.

ولایاتی که احتیاجی بلشکر نداشتند اگوست به سنا واگذار کرد و کمافی‌السابق برای ادارهٔ آنها پرکنسول میفرستادند اما ایالاتی را که میبایست در آنجا فوج داشته باشند و همچنین ولایات سرحدی را اگوست در تحت ادارهٔ خویش نگاه داشت و تمام کارگزاران آن نواحی را خود معین میکرد. در هر ایالت یک مأمور[۱۱] میفرستاد که از جانب او حکومت کند و دارای تمام اختیارات باشد. فرماندهی لشکر و حکومت بر مردم و گردش کردن و رسیدگی امور مهمه با این حاکم بود و اختیار جان سکنهٔ ولایت را هم داشت. در هر ولایت یکنفر با چند نفر مباشر و محصل مالیات[۱۲] هم روانه میکرد و در ولایات کوچک حاکم و محصل مالیات یکنفر بود برای حفظ ولایت امپراطور قشونی دائمی داشت که داوطلبانه این خدمت را قبول میکردند و غالباً اشخاص فقیر از افراد ملت روم بودند که این خدمت را محض تحصیل معاش اختیار مینمودند. بیست ساله اجیر میشدند و بعضی اوقات بعد از انقضای مدت تجدید نیز میکردند. در مدت خدمت مواجبی میگرفتند و در موقع مرخصی انعام و قطعه زمین کوچکی هم بایشان میدادند باینطریق بیست و پنج الی سی لژیون از افراد ملت ترتیب داده شد که هر یک شش هزار نفر و منقسم بافواج و دسته‌ها بودند. بعلاوه از رعایا هم دسته‌های سوار و پیاده بعنوان قشون معاون(۲) ترتیب داده شده بود که با لباس و اسلحهٔ ولایتی خود جنگ میکردند و غالباً چون موقع مرخصی ایشان میرسید جزء ملت روم محسوب میگردیدند.

سپاهیان تا رتبهٔ یوزباشی ترقی میکردند لکن مناصب عالیه و مشاغل مخصوص متمولین و راکبین و سناتورها بود و برای مخارج قشون اگوست یک خزینهٔ نظام تشکیل داده حاصل مالیاتهای جدید را در آن خزینه ضبط میکرد. باینواسطه در روم چهار خزینه موجود شد یکی خزینهٔ قدیمی سنا که در معبد ساتورن بود دویم خزینهٔ نظام سیم خزینهٔ امپراطور[۱۳] که عایدات ولایات از قبیل دخل خالصه‌جات و مالیات متعارف و گمرکات را در آن ضبط میکردند چهارم خزینهٔ شخصی امپراطور ولی در حقیقت امپراطور تمام خزائن مزبور را بمصرف امور دولتی میرسانید.

( کلنیهای رومی ) رومیان هروقت مملکتی را مسخر میکردند و مراقبت آنرا لازم میدانستند جماعتی از افراد ملت را مسلح و مکمل بآنجا میفرستادند و ایشان در آن ناحیه استقرار یافته نوعی ساخلوی دائمی تشکیل میدادند و این مهاجرین و محل اقامت ایشان را کلنی[۱۴] میگویند.

چون مهاجرین بمحل اقامت خود میرفتند ابتدا آداب و رسوم مذهبی لازمه را بعمل می‌آوردند و با گاوآهن خطی را که میبایست حد محوطه و حصار ایشان باشد رسم مینمودند آنگاه بواسطهٔ خطوط مستقیمه تمام آن محوطه را بچندین اراضی مربع مستطیل منقسم میساختند و هر قسمتی بیکنفر از مهاجرین تعلق میگرفت و او میبایست آنرا تصاحب کند و به کشت و زرع آن پردازد. مهاجرین مزبور جزء افراد ملت روم باقی میماندند و حق رأی دادن در انجمنهای روم داشتند و بخدمت نظامی هم مکلف بودند. در اوقاتی که رومیان مشغول تسخیر ایطالیا و گل پیش کوه بودند در آن نواحی کلنیهای چند تأسیس کردند لکن در مأئه اول قبل از میلاد و هنگام جنگهای داخلی از همه وقت بیشتر کلنی رومی در ممالک مختلفهٔ متعلقهٔ بروم بنا شده و سرداران مخصوصاً کوچ‌نشین‌ها را تأسیس میکردند برای اینکه لشکریان قدیمی خویش را صاحب ملک و اراضی نمایند و بسیاری از بلاد قدیمه بوده و هست که اصلا بطریق مذکور بنا شده یعنی کلنی و کوچ‌نشین رومی بوده است.

( محاربات با قبایل وحشی ) تقریباً تمام ایالات رومی با قبایل وحشی همسایه بود و آن قبایل مسلح بودند و بتاراج و غارت آبادیهای رومی میامدند و سکنه را باسیری میبردند. اگوست عمر خود را صرف مطیع ساختن آن وحشیان و منظم کردن سرحدات نمود. برای محفوظ ماندن قسمت شمال ایطالیا ابتداء کوهستانیهای الپ را منقاد ساخت. بعد تمام ناحیهٔ واقعه در شمال جبال مزبور را تا رود دانوب متصرف شد و دو ایالت رومی از آن تشکیل داد یکی ولایت رتی[۱۵] که امروز باویر[۱۶] گفته میشود دیگر ولایت نوریک[۱۷] که اطریش باشد.

دراسپانیا اگوست با قبایل کوهستانی شمال آن مملکت که عبارت از طوائف استور[۱۸] و کانتابر[۱۹] باشند محاربات کرد و ایشانرا مقهور ساخته برای جلوگیری از تجاوزات آنها افواج رومی در نزدیکی آن کوهستان قرار داد. در کوهستان مشرق دریای ادریاتیک است که ایلیری[۲۰] خوانده میشد قبائل جنگجوئی بودند شبیه به البانیهای امروزی (ارنائوط) و نسبت بدولت روم طغیان کرده بودند. اگوست بتوسط پسر زن خود تیبر سه سال با ایشان جنگ کرده آنها را منقاد ساخت.

در طرفین دانوب در قسمت آخری رود مزبور قبایلی جنگجو قرار گرفته بودند که شمالیها داس[۲۱] و جنوبیها طراس[۲۲] خوانده میشدند. اگوست جلگهٔ مابین رود دانوب و جبال بالکان را که بلغارستان و صربستان حالیه باشد متصرف شد و ابالت مزی[۲۳] را تشکیل داد و آن ایالت قبایل داس و طراس را از یکدیگر جدا ساخت.

مملکت گل پشت کوه را که قیصر مسخر کرده بود اگوست در تحت ترتیب درآورد و آنرا منقسم بسه ناحیه کرد و در نزدیکی شهر لیون[۲۴] که از کوچ‌نشینهای رومی بود معبدی تأسیس نمود که هر سال مأمورینی از تمام قبابل گل در آنجا جمع شده برای روم واگوست قربانی میکردند و اگر مطلبی داشتند از آنجا بعرض امپراطور میرسانیدند.

اما مملکت گل همواره مبتلا بتعرضات قبایل ژرمن (آلمان) بود که مابین رود رن[۲۵] و رود الب[۲۶] سکنی داشتند و وحشی و جنگجو بودند و مملکت ایشان جنگلی و باتلاقی و خالی از شهر و آبادی بود. اگوست دروزوس پسر زن خویش را با سپاهی عدید بآن ناحیه فرستاد و او وحشیانرا از رود رن عفب زد. بعد میان خود ژرمنها رفته ایشانرا مغلوب ساخت و در عرض چهار سال تمام جلگهٔ شمالی را مسخر کرد و برود الب رسید و شاید که اگوست خیال داشته که ناحیهٔ بین رود رن و رود الب را در تصرف خود نگاه دارد و آنرا هم باسم ایالت ژرمانی جزء ایالات روم قرار دهد چنانکه در کنار رود رن محلی معین کرده که تمام قبایل ژرمن میبایست بیایند و برای روم قربانی کنند همانطور که مردم گل در لیون آمده قربانی میکردند و بعد از آنکه دروزوس درگذشت اگوست برادر او تیبر را به ژرمانی فرستاد و او هم تا رود الب رفت و برای اینکه سرحدات روم از جانب رود الب بسرحدات طرف رود دانوب وصل شود جز ولایت بوهم[۲۷] که مسکن قبایل مارکومان[۲۸] بود چیزی باقی ماند. تیبر خواست آنرا هم تسخیر کند لکن مردم ولایت ایلیری که از وضع مالیات گرفتن رومیان شاکی بوند شوریدند و قصد حملهٔ ابطالیا را نمودند و روم بخطر افتاد. تیبر از تسخیر بوهم صرف‌نظر نمود و بدفع آن فتنه پرداخت و در عرض سه سال با زحمت زیاد آن کار را بساخت و چون رئیس ایشانرا دستگیر کرد از او پرسید چرا نسبت بروم عصیان ورزیدی جواب داد رومیها چرا برای حفظ گله‌های خود بجای سگ گرگ میفرستند.

هنگامی که تیبر مشغول آن مهم بود اگوست یکی از منسوبان خود را که واروس[۲۹] نام داشت بحکومت ژرمانی روانه کرد و او چندان کفایتی نداشت. ژرمنها مم بترتیب حکومتی رومیان مأنوس نشده و از ایشان دلتنگی داشتند لهذا بنای عصیان گذاشتند و لشکر روم را تماماً بهلاکت رسانیدند و واروس چون کار را چنین دید خود را مقتول نمود و اگوست از این خبر مدهوش گردید و شب در اطاق خوبش فریاد میکرد ای واروس افواج مرا بازگردان. اما این واقعه جز هلاک لشکر ضرر دیگر بدولت روم وارد نیاورد و ژرمنها از مملکت خود تجاوز ننمودند و بعد از اگوست در زمان امپراطوری تیبر باز رومیها در ژرمانی تاخت و تازها کردند و تلافی آن شکست را درآوردند لکن از تملک آن ناحیه صرف نظر نمودند و رود رن را از آنجانب سرحد خود قرار دادند.

( سرحدات دولت روم ) سابقاً ولایات روم حدود معین منظم نداشت. اگوست سرحدات روم را مرتب و مشخص کرد و غالب محارباتی که در زمان او واقع شده برای این بوده که سرحدی پیدا کنند که محافظت آن آسان باشد و حدود دولت روم در آنزمان از اینقرار بود: از طرف مغرب اقیانوس از سمت شمال دریای مانش[۳۰] و رود رن و رود دانوب و دریای سیاه از طرف مشرق صحراهای عربستان و رود فرات از جانب جنوب صحرای کبیر افریقا.

دولت روم شامل تمام ممالک اطراف دریای مدیترانه بوده بدین تفصیل اسپانیا و فرانسه و ایطالیا و باویر و اطریش و مجارستان و عثمانی اروپا و آسیای صغیر و سوریه و مصر و تمام قسمت شمالی افریقا و بنابرین معظم‌ترین دولتی بود که تا آنزمان دیده شده و اگوست در وقت وقت بجانشین خود وصیت میکرد که از این حدود تجاوز نکند و دیگر درصدد بسط خاک روم نباشد.

ممالک مزبوره همه جزء ایالات و خاک روم محسوب میشدند و حاکم رومی داشتند فقط در آسیا بعضی سلاطین از سلسله‌های قدیم در خاک روم باقی بودند که عنوان سلطنت داشتند و تبعیت روم می‌نمودند ولی آنها هم در مأئه اول میلادی همه منقرض شدند و ممالک ایشان نیز حاکم‌نشین رومی گردید.

برای حفظ این ملک وسیع اگوست لشکری ترتیب داد که سابقا شرح دادیم و آن لشکر را در ممالک پراکنده نمیکرد بلکه در سرحدات جمع داشت و فرمانده کل لشکری که در ولایتی ساخلو بود حکومت آن ولایت را هم داشت و محل محاکمه و دادرسی او در همان جائی بود که اردوی خود را قرار داده و اهل و عیال سپاهان و تجار و کسبه هم آنجا جمع میشدند و باینطریق محل آباد میشد و هر اردوی رومی مبدل بیک شهر میگردید.

از جانب مغرب و جنوب حفظ حدود روم اشکالی نداشت یعنی جز معدودی کوهستانیهای اسپانیا و غارتگران صحرای افریقا کسی در مقابل نبود.

در طرف مشرق دولت روم یک مدعی معتبر داشت و آن دولت اشکانیان بود و برای دفاع از حملات ایشان در ایالت سوریه لشکری نگاه میداشت که محل اقامت آن شهر انطاکیه بود لکن در زمان اگوست دولتین روم و اشکانی سربسر هم نگذاشتند و با یکدیگر بمسالمت و مودت گذراندند و فرهاد چهارم بیرقها و اسرائی که از آنطوان گرفته بود برای اگوست پس فرستاد.

بدترین سرحدات دولت روم حدود شمالی بود که در ورای آن قبایل وحشی و جنگجو و فقیر سکنی داشتند و همه وفت برای غارت و چپاول مستعد تاخت و تاز در ممالک روم بودند و قبایل مذکور در ورای رود رز ژرمنها بودند و در ورای رود دانوب ژرمنها و طوائف داس بنابرین دو دسته لشکر معتبر رومی در آنجانب گذاشتند یکی بجهت حفظ سرحد رن و دیگری برای حفظ حدود دانوب و آن بچهار قسمت منقسم بود یکی در ولابت ایلیری دویم در ناحیهٔ دالماسی[۳۱] سیم در ایالت پانونی[۳۲] که جلگهٔ مجارستان حالیه باشد چهارم در ولایت مزی یعنی بلغارستان و صربستان.


  1. Tibère
  2. Agrippa
  3. Drosus
  4. Haut Empire
  5. Prince
  6. Republica
  7. Senātus populusque romanus
  8. Apothéose
  9. Cohortes prétoriennes
  10. Préfet
  11. Legat
  12. Procurateur
  13. Fisc
  14. Colonie
  15. Rhétie
  16. Bavière
  17. Norique
  18. Astures
  19. Cantabres
  20. Illyrie
  21. Daces
  22. Thraces
  23. Mosie
  24. Lyon
  25. Rhin
  26. Elbe
  27. Bohême
  28. Marcomans
  29. Varus
  30. Manche
  31. Dalmatie
  32. Pannonie