| | | | | | |
|
آنکه لعلش عین آب زندگانی یافتیم |
|
در رهش مردن حیات جاودانی یافتیم |
|
|
راستی را پیش آن قد سهی سرو روان |
|
نارون را در مقام ناروانی یافتیم |
|
|
کار ما بی آتش دل در نگیرد زانکه ما |
|
زندگی مانند شمع از جان فشانی یافتیم |
|
|
گر چه رنگ عاشقان از غم شود چون زعفران |
|
ما همه شادی ز رنگ زعفرانی یافتیم |
|
|
خسروان گر سروری در پادشاهی میکنند |
|
ما سریر خسروی در پاسبانی یافتیم |
|
|
اهل معنی از چه رو انکار صورت کردهاند |
|
زانکه صورت را همه گنج معانی یافتیم |
|
|
ما اگر پیرانه سر در بندگی افتادهایم |
|
همچو سرو آزادگی در نوجوانی یافتیم |
|
|
جامهی صوفی بگیر و جام صافی ده که ما |
|
دوستکامی راز جم دوستکانی یافتیم |
|
|
رفتن دیر مغان خواجو بهنگام صبوح |
|
از غوانی و شراب ارغوانی یافتیم |
|