| | | | | | |
|
اگر دو چشم تو مست مدام خواهد بود |
|
خروش و مستی ما بر دوام خواهد بود |
|
|
ز جام بادهی عشقت خمار ممکن نیست |
|
که شراب اهل مودت مدام خواهد بود |
|
|
گمان برند کسانی که خام طبعانند |
|
که کار ما ز می پخته خام خواهد بود |
|
|
شراب وطلعت حور از بهشت مطلوبست |
|
وگرنه خلد ز بهر عوام خواهد بود |
|
|
بکنج میکده آن به که معتکف باشد |
|
کسی که ساکن بیت الحرام خواهد بود |
|
|
حلال زاده نیم گر بروی شاهد ما |
|
شراب و نغمهی مطرب حرام خواهد بود |
|
|
بمجلسی که تو باشی ندیم خلوت خاص |
|
دریغ باشد اگر بار عام خواهد بود |
|
|
مرا که نام برآمد کنون ببدنامی |
|
گمان مبر که غم از ننگ و نام خواهد بود |
|
|
کجا ز دست دهم جام می چو میدانم |
|
که دستگیر من خسته جام خواهد بود |
|
|
بیا که گر نبود شمع در شب دیجور |
|
رخ چو ماه تو ما را تمام خواهد بود |
|
|
چو سرو میل چمن کن که صبحدم در باغ |
|
سماع بلبل شیرین کلام خواهد بود |
|
|
ورای قطع تعلق ز دوستان قدیم |
|
عذاب روز قیامت کدام خواهد بود |
|
|
چه غم ز حربه و حرب عرب چو مجنون را |
|
مقیم بر در لیلی مقام خواهد بود |
|
|
چنین که سر به غلامی نهادهئی خواجو |
|
برآستان تو سلطان غلام خواهد بود |
|