| | | | | | |
|
با درد دردنوشان درمان چه کار دارد |
|
با نالهی خموشان الحان چه کار دارد |
|
|
در شهر بی نشانان سلطان چه حکم داند |
|
در ملک بی زبانان فرمان چه کار دارد |
|
|
دریا کشان غم را از موج خون مترسان |
|
با اهل نوح مرسل طوفان چه کار دارد |
|
|
از دفتر معانی نقش صور فرو شوی |
|
با نامهی الهی عنوان چه کار دارد |
|
|
زلف سیه چه آری در پیش چشم جادو |
|
با ساحران بابل ثعبان چه کار دارد |
|
|
عیبی نباشد ار من سامان خود ندانم |
|
با آنکه سر ندارد سامان چه کار دارد |
|
|
بر خاک کوی جانان بگذر ز آب حیوان |
|
کانجا که خضر باشد حیوان چه کار دارد |
|
|
خسرو چگونه سازد منزل بصدر شیرین |
|
بر مسند سلاطین دربان چه کار دارد |
|
|
ریحان گلشن جان عقلست و نزد جانان |
|
چون روح در نگنجد ریحان چه کار دارد |
|
|
از مهر خان چه داری چشم وفا و یاری |
|
در دست زند خوانان فرقان چه کار دارد |
|
|
گفتم که جان خواجو قربان تست گفتا |
|
در کیش پاکدینان قربان چه کار دارد |
|