خواجوی کرمانی (غزلیات)/خوشا چشمی که بیند روی ترکان
خوشا چشمی که بیند روی ترکان | خنک بادی که آرد بوی ترکان | |||||
می نوشین و نوشا نوش مستان | در اردو هایاهوی ترکان | |||||
دل شیرافکنان افتاده در دام | ز روبه بازی آهوی ترکان | |||||
شب شامی لباس زنگی آسا | غلام سنبل هندوی ترکان | |||||
ز ترکان گوشه چون گیرم که بینم | کمان حسن بر بازوی ترکان | |||||
بود هندوی چشم می پرستان | دو تا پیوسته چون ابروی ترکان | |||||
در آب روشن ار آتش ندیدی | ببین روشن درآب روی ترکان | |||||
و گر گفتی که چین در شام نبود | نظر کن در خم گیسوی ترکان | |||||
بود پیرسته خواجو مست و مخمور | بیاد نرگس جادوی ترکان |