خواجوی کرمانی (غزلیات)/طوطی چو سخن گوئی پیش شکرت میرد
طوطی چو سخن گوئی پیش شکرت میرد | طوبی چو روان گردی بر رهگذرت میرد | |||||
جوزا چو قدح نوشی پیش تو کمر بندد | و آندم که قبا پوشی پیش کمرت میرد | |||||
مشک ختنی هر دم در زلف تو آویزد | شمع فلکی هر شب پیش قمرت میرد | |||||
کو زنده دلی تا جان در پای تو افشاند | کانرا که بود جانی برخاک درت میرد | |||||
ثابت قدم آن باشد کاندر قدمت افتد | صاحب نظر آن باشد کاندر نظرت میرد | |||||
هر زندهی صاحب دل کز جان خبری دارد | چون از تو خبر یابد پیش خبرت میرد | |||||
ای خسرو بت رویان بگشا لب شیرین تا | فرهاد صفت خواجو پیش شکرت میرد |