| | | | | | |
|
مرا ز مهر رخت کی ملال خواهد بود |
|
که عشق لم یزل و لایزال خواهد بود |
|
|
در آن زمان که امید بقا خیال بود |
|
خیال روی توام در خیال خواهد بود |
|
|
از آنطرف که توئی گر فراق خواهی جست |
|
ازین طرف که منم اتصال خواهد بود |
|
|
نظر بفرقت صوری مکن که در معنی |
|
میان لیلی و مجنون وصال خواهد بود |
|
|
براستان که سرما چنین که در سر ماست |
|
بر آستان شما پایمان خواهد بود |
|
|
بهر دیار که محمل رود ز چشم منش |
|
گذار بر سر آب زلال خواهد بود |
|
|
چو قطع بعد مسافت نمیدهد دستم |
|
کجا منزل قربت مجال خواهد بود |
|
|
کسی که بر سر کوی تو باشدش حالی |
|
ز خاک کوی تو صبرش محال خواهد بود |
|
|
ز قیل و قال گذر کن که در چمن زین پس |
|
حدیث بلبل شیرین مقال خواهد بود |
|
|
بباغ بادهی گلگون چرا حرام بود |
|
اگر بگلشن رضوان حلال خواهد بود |
|
|
مکن ملامت خواجو که مهر او هر روز |
|
چو حسن ماهرخان بر کمال خواهد بود |
|