خواجوی کرمانی (غزلیات)/نشست شمع سحر ای چراغ مجلسیان خیز

خواجوی کرمانی (غزلیات) از خواجوی کرمانی
(نشست شمع سحر ای چراغ مجلسیان خیز)
  نشست شمع سحر ای چراغ مجلسیان خیز بیار باده و بشنو نوای مرغ سحرخیز  
  سپیده نافه گشایست و باد غالیه افشان شراب مشک نسیمست و مشک غالیه آمیز  
  کنون که غنچه بخندید و باد صبح برآمد بگیر داد صبوحی ز باده‌ی طرب انگیز  
  چراغ مجلس مستان ز شمع چهره برافروز ز بهر نقل حریفان شکر ز پسته فرو ریز  
  مرا که خال تو فلفل فکنده است برآتش چرا ز غالیه دلبند می‌کنی و دلاویز  
  برون ز شکر شیرین سخن مگوی که فرهاد به نیم جو نخرد خسروی ملکت پرویز  
  بسوز مجمر و دود از دل عبیر برآور بساز بربط و آتش ز جان عود برانگیز  
  بگیر سلسله‌ی زلف دلبران سمن رخ برآر شور ز یاقوت شاهدان شکرریز  
  مرا مگوی که پرهیز کن ز میکده خواجو که مست عشق نداند حدیث توبه و پرهیز