| | | | | | |
|
هر کو بصری دارد با او نظری دارد |
|
با او نظری دارد هر کو بصری دارد |
|
|
آنکو خبری دارد در بیخبری کوشد |
|
در بیخبری کوشد هر کو خبری دارد |
|
|
شیرین شکری دارد آن خسرو بت رویان |
|
آن خسرو بت رویان شیرین شکری دارد |
|
|
چون ما دگری دارد آن فتنه بهر جایی |
|
آن فتنه بهر جایی چون ما دگری دارد |
|
|
هر کس که سری دارد جان در قدمش بازد |
|
جان در قدمش بازد هر کس که سری دارد |
|
|
دل گر خطری دارد از جان خطرش نبود |
|
از جان خطرش نبود دل گر خطری دارد |
|
|
مهر قمری دارد باز این دل هر جایی |
|
باز این دل هر جایی مهر قمری دارد |
|
|
عزم سفری دارد از ملک درون جانم |
|
از ملک درون جانم عزم سفری دارد |
|
|
آنکو هنری دارد از عیب نیندیشد |
|
از عیب نیندیشد آنکو هنری دارد |
|
|
روشن گهری دارد چشمی که ترا بیند |
|
چشمی که ترا بیند روشن گهری دارد |
|
|
خواجو نظری دارد با طلعت مه رویان |
|
با طلعت مه رویان خواجو نظری دارد |
|