دیوان حافظ/میر من خوش میروی کاندر سر و پا میرمت
۹۲ | میر من خوش میروی کاندر سر و پا میرمت | خوش خرامان شو که پیش قدّ رعنا میرمت | ۷۴ | |||
گفته بودی کی بمیری پیش من تعجیل چیست | خوش تقاضا میکنی پیش تقاضا میرمت | |||||
عاشق و مخمور و مهجورم بت ساقی کجاست | گو که بخرامد که پیش سرو بالا میرمت | |||||
آنکه عمری شد که تا بیمارم از سودای او | گو نگاهی کن که پیش چشم شهلا میرمت | |||||
گفتهٔ لعل لبم هم درد بخشد هم دوا | گاه پیش درد و گه پیش مداوا میرمت | |||||
خوش خرامان میروی چشم بد از روی تو دور | دارم اندر سر خیال آن که در پا میرمت | |||||
گر چه جای حافظ اندر خلوت وصل تو نیست | ||||||
ای همه جای تو خوش پیش همه جا میرمت |