دیوان حافظ/ناگهان پرده بر انداختهای یعنی چه
۴۲۰ | ناگهان پرده برانداختهٔ یعنی چه | مست از خانه برون تاختهٔ یعنی چه | ۴۲۵ | |||
زلف در دست صبا گوش بفرمان رقیب | اینچنین با همه درساختهٔ یعنی چه | |||||
شاه خوبانی و منظور گدایان شدهٔ | قدر این مرتبه نشناختهٔ یعنی چه | |||||
نه سر زلف خود اوّل تو بدستم دادی | بازم از پای درانداختهٔ یعنی چه | |||||
سخنت رمز دهان گفت و کمر سرّ میان | وز میان تیغ بما آختهٔ یعنی چه | |||||
هر کس از مُهرهٔ مِهر تو بنقشی مشغول | عاقبت با همه کج باختهٔ یعنی چه | |||||
حافظا در دل تنگت چو فرود آمد یار | ||||||
خانه از غیر نپرداختهٔ یعنی چه |