دیوان سلمان ساوجی/قطعهها/کای گرفته ز جهان طبع لطیف تو ملال
دوش با من خرد از روی نصیحت میگفت
کای گرفته ز جهان طبع لطیف تو ملال
پیش ارباب زمان می نروی از چه سبب
بهر قوتی که گریزت نبود در همه حال
گفتمش زانکه درین دور قمر نیست کسی
که درو بوی مروت بود و حسن خصال
کوه کندن ز پی قوت به نوک مژه به
که شدن پیش لئیمان زمان بهر سوال