دیوان شمس/اندک اندک جمع مستان میرسند
اندک اندک جمع مستان میرسند | اندک اندک می پرستان میرسند | |||||
دلنوازان نازنازان در ره اند | گلعذاران از گلستان میرسند | |||||
اندک اندک زین جهان هست و نیست | نیستان رفتند و هستان میرسند | |||||
جمله دامنهای پر زر همچو کان | از برای تنگدستان میرسند | |||||
لاغران خسته از مرعای عشق | فربهان و تندرستان میرسند | |||||
جان پاکان چون شعاع آفتاب | از چنان بالا به پستان میرسند | |||||
خرم آن باغی که بهر مریمان | میوههای نو زمستان میرسند | |||||
اصلشان لطفست و هم واگشت لطف | هم ز بستان سوی بستان میرسند |