| | | | | | |
|
ای مطرب این غزل گو کی یار توبه کردم |
|
از هر گلی بریدم وز خار توبه کردم |
|
|
گه مست کار بودم گه در خمار بودم |
|
زان کار دست شستم زین کار توبه کردم |
|
|
در جرم توبه کردن بودیم تا به گردن |
|
از توبههای کرده این بار توبه کردم |
|
|
ای می فروش این ده ساغر به دست من ده |
|
من ننگ را شکستم وز عار توبه کردم |
|
|
مانند مست صرعم بیرون ز چار طبعم |
|
از گرم و سرد و خشکی هر چار توبه کردم |
|
|
ای مطرب الله الله می بیرهم تو بر ره |
|
بردار چنگ می زن بر تار توبه کردم |
|
|
ز اندیشههای چاره دل بود پاره پاره |
|
بیچارگی است چاره ناچار توبه کردم |
|
|
بنمای روی مه را خوش کن شب سیه را |
|
کز ذوق آن گنه را بسیار توبه کردم |
|
|
گفتم که وقت توبهست شوریدهای مرا گفت |
|
من تایب قدیمم من پار توبه کردم |
|
|
بهر صلاح دین را محروسه یقین را |
|
منکر به عشق گوید ز انکار توبه کردم |
|