دیوان شمس/ای مطرب دل برای یاری را
ای مطرب دل برای یاری را | در پرده زیر گوی زاری را | |||||
رو در چمن و به روی گل بنگر | همدم شو بلبل بهاری را | |||||
دانی چه حیاتها و مستیهاست | در مجلس عشق جان سپاری را | |||||
چون دولت بیشمار را دیدی | بسپار بدو دم شماری را | |||||
ای روح شکار دلبری گشتی | کو زنده کند ابد شکاری را | |||||
ای ساقی دل ز کار واماندم | وقتست بده شراب کاری را | |||||
آراسته کن مرا و مجلس را | کراستهای شرابداری را | |||||
بزمیست نهان چنین حریفان را | جا نیست دگر شرابخواری را |