دیوان شمس/بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم
بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم | به جز عشق به جز عشق دگر کار نداریم | |||||
در این خاک در این خاک در این مزرعهٔ پاک | به جز مهر به جز عشق دگر بذر نکاریم | |||||
چه مستیم چه مستیم از آن شاه که هستیم | بیایید بیایید که تا دست برآریم | |||||
چه دانیم چه دانیم که ما دوش چه خوردیم | که امروز همه روز خمیریم و خماریم | |||||
مپرسید مپرسید ز احوال حقیقت | که ما باده پرستیم نه پیمانه شماریم | |||||
شما مست نگشتید وزان باده نخوردید | چه دانید چه دانید که ما در چه شکاریم | |||||
نیفتیم بر این خاک ستان ما نه حصیریم | برآییم بر این چرخ که ما مرد حصاریم |