دیوان شمس/برو برو که به بز لایق است بزغاله

دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(برو برو که به بز لایق است بزغاله)
  برو برو که به بز لایق است بزغاله برو که هست ز گاوان حیات گوساله  
  برو برو که خران گله گله جمع شدند خر جوان و خر پیر و خر دو یک ساله  
  ز ناله تو مرا بوی خر همی‌آید که خر کند به علف زار و ماده خر ناله  
  دماغ پاک بباید برای مشک و عبیر گلوله‌های پلیدی برای جلاله  
  در آن زمان که خران بول خر به بو گیرند زهی زمان و زهی حالت و زهی حاله  
  میا میا که به میدان دل خران نرسند به صد هزار حیل می‌رسند خیاله  
  دلاله کیست بلیس این عروس دنیا را عروس را تو قیاسی بکن ز دلاله  
  خموش باش سخن شرط نیست طالب را که او ز اشارت ابرو رسد به دنباله