دیوان شمس/بیا ای زیرک و بر گول میخند
بیا ای زیرک و بر گول میخند | بیا ای راه دان بر غول میخند | |||||
چو در سلطان بیعلت رسیدی | هلا بر علت و معلول میخند | |||||
اگر بر نفس نحسی دیو شد چیر | برو بر خاذل و مخذول میخند | |||||
چو مرده مردهای را کرد معزول | تو خوش بر عازل و معزول میخند | |||||
مثال محتلم پندار عزلش | تو هم بر فاعل و مفعول میخند | |||||
یکی در خواب حاصل کرد ملکی | برو بر حاصل و محصول میخند | |||||
سالی گفت کوری پیش کری | دلا بر سائل و مسول میخند | |||||
وگر گوید فروشستم فلان را | هلا بر غاسل و مغسول میخند | |||||
چو نقدت دست داد از نقل بس کن | خمش بر ناقل و منقول میخند |