دیوان شمس/تا که ما از نظر و خوبی تو باخبریم
تا که ما از نظر و خوبی تو باخبریم | از بد و نیک جهان همچو جهان بیخبریم | |||||
نظری کرد سوی خوبی تو دیده ما | از پیروی تو تا حشر غلام نظریم | |||||
دین ما مهر تو و مذهب ما خدمت تو | تا نگویی که در این عشق تو ما مختصریم | |||||
زهر بر یاد یکی نوش تو ای آهوچشم | گر به از نوش ننوشیم پس از سگ بتریم |