دیوان شمس/جمع باشید ای حریفان زانک وقت خواب نیست
جمع باشید ای حریفان زانک وقت خواب نیست | هر حریفی کو بخسبد والله از اصحاب نیست | |||||
روی بستان را نبیند راه بستان گم کند | هر که او گردان و نالان شیوه دولاب نیست | |||||
ای بجسته کام دل اندر جهان آب و گل | میدوانی سوی آن جو کاندر آن جو آب نیست | |||||
ز آسمان دل برآ ماها و شب را روز کن | تا نگوید شب روی کامشب شب مهتاب نیست | |||||
بی خبر بادا دل من از مکان و کان او | گر دلم لرزان ز عشقش چون دل سیماب نیست |