دیوان شمس/خواجه غلط کردهای در صفت یار خویش
خواجه غلط کردهای در صفت یار خویش | سست گمان بودهای عاقبت کار خویش | |||||
در هوس گلرخان سست زنخ گشتهای | های اگر دیدیی روی چو گلنار خویش | |||||
راه زنان عشق را مرگ لقب کردهاند | تا تو بلنگی ز بیم از ره و رفتار خویش | |||||
گوش بنه تا که من حلقه به گوشت کنم | هستم از آن حلقه من سیر ز گفتار خویش | |||||
پیش من آ که خوشم تا به برت درکشم | چون ز توام میرسد تحفه دلدار خویش |