دیوان شمس/رنج تن دور از تو ای تو راحت جانهای ما
رنج تن دور از تو ای تو راحت جانهای ما | چشم بد دور از تو ای تو دیده بینای ما | |||||
صحت تو صحت جان و جهانست ای قمر | صحت جسم تو بادا ای قمرسیمای ما | |||||
عافیت بادا تنت را ای تن تو جان صفت | کم مبادا سایه لطف تو از بالای ما | |||||
گلشن رخسار تو سرسبز بادا تا ابد | کان چراگاه دلست و سبزه و صحرای ما | |||||
رنج تو بر جان ما بادا مبادا بر تنت | تا بود آن رنج همچون عقل جان آرای ما |