| | | | | | |
|
روز و شب خدمت تو بیسر و بیپا چه خوشست |
|
در شکرخانه تو مرغ شکرخا چه خوشست |
|
|
بر سر غنچه بسته که نهان میخندد |
|
سایه سرو خوش نادره بالا چه خوشست |
|
|
زاغ اگر عاشق سرگین خر آمد گو باش |
|
بلبلان را به چمن با گل رعنا چه خوشست |
|
|
بانک سرنای چه گر مونس غمگینانست |
|
از دم روح نفخنا دل سرنا چه خوشست |
|
|
گر چه شب بازرهد خلق ز اندیشه به خواب |
|
در رخ شمس ضحی دیده بینا چه خوشست |
|
|
بت پرستانه تو را پای فرورفت به گل |
|
تو چه دانی که بر این گنبد مینا چه خوشست |
|
|
چون تجلی بود از رحمت حق موسی را |
|
زان شکرریز لقا سینه سینا چه خوشست |
|
|
که صدا دارد و در کان زر صامت هم هست |
|
گه خمش بودن و گه گفت مواسا چه خوشست |
|