دیوان شمس/ساقیا برخیز و می در جام کن
ساقیا برخیز و می در جام کن | وز شراب عشق دل را دام کن | |||||
نام رندی را بکن بر خود درست | خویشتن را لاابالی نام کن | |||||
چرخ گردنده تو را چون رام شد | مرکب بیمرکبی را رام کن | |||||
آتش بیباکی اندر چرخ زن | خاک تیره بر سر ایام کن | |||||
مذهب زناربندان پیشه گیر | خدمت کاووس و آذرنام کن |