دیوان شمس/عقل دریابد تو را یا عشق یا جان صفا
عقل دریابد تو را یا عشق یا جان صفا | لوح محفوظت شناسد یا ملایک بر سما | |||||
جبرئیلت خواب بیند یا مسیحا یا کلیم | چرخ شاید جای تو یا سدرهها یا منتها | |||||
طور موسی بارها خون گشت در سودای عشق | کز خداوند شمس دین افتد به طور اندر صدا | |||||
پر در پر بافته رشک احد گرد رخش | جان احمد نعره زن از شوق او واشوقنا | |||||
غیرت و رشک خدا آتش زند اندر دو کون | گر سر مویی ز حسنش بیحجاب آید به ما | |||||
از ورای صد هزاران پرده حسنش تافته | نعرهها در جان فتاده مرحبا شه مرحبا | |||||
سجده تبریز را خم درشده سرو سهی | غاشیه تبریز را برداشته جان سها |