دیوان شمس/مرا تو گوش گرفتی همیکشی به کجا
مرا تو گوش گرفتی همیکشی به کجا | بگو که در دل تو چیست چیست عزم تو را | |||||
چه دیگ پختهای از بهر من عزیزا دوش | خدای داند تا چیست عشق را سودا | |||||
چو گوش چرخ و زمین و ستاره در کف توست | کجا روند همان جا که گفتهای که بیا | |||||
مرا دو گوش گرفتی و جمله را یک گوش | که میزنم ز بن هر دو گوش طال بقا | |||||
غلام پیر شود خواجهاش کند آزاد | چو پیر گشتم از آغاز بنده کرد مرا | |||||
نه کودکان به قیامت سپیدمو خیزند | قیامت تو سیه موی کرد پیران را | |||||
چو مرده زنده کنی پیر را جوان سازی | خموش کردم و مشغول میشوم به دعا |