دیوان شمس/مطربا اسرار ما را بازگو
مطربا اسرار ما را بازگو | قصههای جان فزا را بازگو | |||||
ما دهان بربستهایم امروز از او | تو حدیث دلگشا را بازگو | |||||
من گران گوشم بنه رخ بر رخم | وعده آن خوش لقا را بازگو | |||||
ماجرایی رفت جان را در الست | بازگو آن ماجرا را بازگو | |||||
مخزن انا فتحنا برگشا | سر جان مصطفی را بازگو | |||||
مستجاب آمد دعای عاشقان | ای دعاگو آن دعا را بازگو | |||||
چون صلاح الدین صلاح جان ماست | آن صلاح جانها را بازگو |