دیوان شمس/من ز گوش او بدزدم حلقه دیگر نهان
من ز گوش او بدزدم حلقه دیگر نهان | تا نداند چشم دشمن ور بداند گو بدان | |||||
بر رخم خطی نبشت و من نهان می داشتم | زین سپس پنهان ندارم هر کی خواند گو بخوان | |||||
طوق زر عشق او هم لایق این گردن است | بشکند از طوق عشقش گردن گردن کشان | |||||
کوس محمودی همه بر اشتر محمود باد | بار دل هم دل کشد محرم کجا باشد زبان | |||||
آینه آهن دلی باید که تا زخمش کشد | زخم آیینه نباشد درخور آیینه دان | |||||
لیک روی دوست بینی بیخبر باشی ز زخم | چون زنان مصر بیخود در جمال یوسفان | |||||
صد هزاران حسن یوسف در جمال روی کیست | شمس تبریزی ما آن خوش نشین خوش نشان |