دیوان شمس/می بده ای ساقی آخرزمان
می بده ای ساقی آخرزمان | ای ربوده عقلهای مردمان | |||||
خاکیان زین باده بر گردون زدند | ای می تو نردبان آسمان | |||||
بشکن از باده در زندان غم | وارهان جان را ز زندان غمان | |||||
تن به سان ریسمان بگداخته | جان معلق میزند بر ریسمان | |||||
ترک ساقی گشت در ده کس نماند | گرگ ماند و گوسفند و ترکمان | |||||
چون رسید این جا گمانم مست شد | دل گرفته خوش بغلهای گمان |