دیوان شمس/نتانی آمدن این راه با من
نتانی آمدن این راه با من | کجا دارد هریسه پای روغن | |||||
ولی همراهی و با تو بسازم | که چشم من به روی توست روشن | |||||
چو از راهت ببردم شرط نبود | میان راه ترک دوست کردن | |||||
بغلهایت بگیرم همچو پیران | چو طفلانت نهم گاهی به گردن | |||||
چو آدم توبه کن از خوشه چینی | چو کشتی بذر آن توست خرمن | |||||
دهان بربند گوش فهم بستهست | مگو چیزی که می ناید به گفتن |