دیوان شمس/گر در آب و گر در آتش می‌روی

دیوان شمس (غزلیات) از مولوی
(گر در آب و گر در آتش می‌روی)
  گر در آب و گر در آتش می‌روی آن نمی‌دانم برو خوش می‌روی  
  در رخت پیداست والله رنگ او رو که سوی یار مه وش می‌روی  
  نقش‌ها را پشت و پایی می‌زنی سوی نقش نامنقش می‌روی  
  ذوق جان‌ها می‌زند بر جان تو مست و دست انداز و سرکش می‌روی  
  در پی تو می‌دود اقبال رو گر به عرش و گر به مفرش می‌روی  
  آنک در سر داری از سودای یار چه عجب گر تو مشوش می‌روی  
  شه صلاح الدین برآ زین شش جهت گر چه ظاهر اندر این شش می‌روی