دیوان شمس/یا رب توبه چرا شکستم
یا رب توبه چرا شکستم | وز لقمه دهان چرا نبستم | |||||
گر وسوسه کرد گرد پیچم | در پیچش او چرا نشستم | |||||
آخر دیدم به عقل موضع | صد بار و هزار بار رستم | |||||
از بندگی خدا ملولم | زیرا که به جان گلوپرستم | |||||
خود من جعل المهوم هما | از لفظ رسول خوانده استم | |||||
چون بر دل من نشسته دودی | چون زود چو گرد برنجستم | |||||
اینها که نبشتم از ندامت | آن وقت نبشته بود دستم |